responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى    جلد : 1  صفحه : 67

و امّا در عالم اشباه، نور مبارك همه ايشان وجود داشته و اسماء همگى ايشان بر عرش پروردگار منقوش بود.

و در عالم ارحام و اصلاب هم معلوم است كه نور همگى ايشان صلبا بعد صلب و بطنا بعد بطن‌[1] انتقال يافته، چنانچه حضرت ختمى مرتبت مى‌فرمايد: «انا و علىّ من نور واحد»[2] پيوسته از اصلاب و ارحام پاكيزه و طيّب انتقال يافتيم تا در صلب عبد المطلّب آن نور دو نيمه شد. نيمى در صلب عبد اللّه، كه من به وجود آمدم و نيمى در صلب ابو طالب، كه على به وجود آمد و ما بقى هم كه در صلب على بود و يكى بودند.

و امّا در عالم شهود، اگرچه اوقات و ازمنه ايشان برحسب صورت مختلف بود و ليكن برحسب معنى، اعضا و جوارح هريك از ائمه، از اعضا و جوارح پيغمبر- صلّى اللّه عليه و آله و سلّم- روييده شده بود، كما آنكه درباره حضرت سيد الشهدا- عليه السلام- مى‌فرمايد و همچنين درباره حضرت صديقه كبرى و امام حسن- عليهما السلام- هم كه:

لحمه لحمى و دمه دمى.»[3] بعد از اينكه گوشت و خون تمام آنها با پيغمبر يكى باشد، پس يكى هستند.

و امّا در عالم وفات، اگر هيأت اجتماع به واسطه قرب ظاهر باشد، پس عمر به پيغمبر از همه اقرب بايد بوده باشد.

پس بعد از وفات هم همگى مجتمع و باهم هستند چنانچه شرح اين مسأله در اين اوراق مندرسه گنجايش ندارد.

پس غريب الغربا بودن حضرت رضا- عليه آلاف التّحيّة و الثّناء- يك جهت آن است كه قبر مطهّر و منوّرش در قطعه خاكى واقع شده است كه مردمانش اغلب ...، و از قواعد انسانيت به كلّى عرى و برى هستند. اهل شهرش نسبت به اهالى عراق عرب و ساكنين‌


[1] - در بحار الانوار، ج 15، ص 12 آمده است كه پيامبر( ص) فرمودند: هنگامى كه خداوند آدم را خلق فرمود ما را در صلب( پشت) او قرار داد. آنگاه ما را از پشتى به پشتى در اصلاب پاك و رحمهاى پاكيزه انتقال داد تا به صلب عبد المطلب رسيديم.

[2] - يعنى: من و على از نورى يكتا و يگانه هستيم.« بحار الانوار، ج 15، ص 11»

[3] - يعنى: گوشت او گوشت من و خون او خون من است.« بحار الانوار، ج 36، ص 318»

نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى    جلد : 1  صفحه : 67
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست