responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى    جلد : 1  صفحه : 6

ما را از اين فيض عظمى و موهبت كبرى نصيبى بود!

من هم همين آرزو را نمودم و تأسّف خوردم كه چه مى‌شد اگر به جاروب مژگان، غبار اين طريق نجات را مى‌رفتم و يك شبى در آن كعبه حقيقى مى‌خفتم؟!

دريغ كه طرّاران روزگار، زرم را بردند و زاريم را باقى گذاردند و ثروتم را چاپيدند و نكبتم را نهادند. با دست تهى و كيسه خالى، عشقبازى كار بوالهوسان، و يوسف عزيز مقصود را از دست دادن، كار كنعانيان است. نه آنم ميسّر و نه اينم مقدّر. دوستانم كه همراه بودند به شيداييم رقّت نمودند و به فقرم رحمت آوردند.

شخص نجّارى در آن ميان چون حزبيل‌[1] در ميان قبطيان‌[2] بود.

تفقّدم كرد و شفقّتم فرمود. گفت: «اى واله شيدا، چه مقدار زر تو را كفايت، و اهل البيت تو را، كه كفالت خواهد نمود؟»

گفتم: «امّا كفالت عيال با قادر متعال است؛ امّا از براى مخارج راه تا به عتبه مقدّسه، سى تومان ضرور است كه مخارج زاد و راحله تا به آن مكان شريف بشود. بعد را، از خراسان به طهران برات‌[3] خواهم نمود.»

فورا آن جوانمرد با مروّت از كيسه فتوّت خود سى تومان بيرون آورد، در دامنم نمود و ابواب ملايمت به رويم گشود كه اين وجه ناقابل را به رسم قرض الحسنه به شما مى‌دهم و دعاى خير از شما خواهانم.

چون زر در دامان خود ديدم، هروله‌كنان به سوى گارى‌خانه دويدم و دل از اهل و


[1] - حزبيل/ حزقيل( غافر 40/ 28) ر. ك: ترجمه تفسير مجمع البيان و تفسير مخزن العرفان ذيل آيه 28 سوره غافر( و قال رجل مؤمن من آل فرعون).

ابن عباس از رسول خدا نقل مى‌كند كه فرمود: صديقان‌[ مؤمنان بسيار راستگو در گفتار و كردار] سه تن بودند:

« حزقيل مؤمن آل فرعون، حبيب نجار صاحب آل يس و على بن ابيطالب عليه السلام» بحار الانوار، ج 92، ص 295. نيز ابن عباس مى‌گويد:« سبقت‌گيرندگان‌[ در ايمان به وحى‌] سه تن بودند: حزقيل مؤمن آل فرعون در سبقت ايمان به پيامبرى موسى، و حبيب نجار صاحب يس نسبت به عيسى و على بن ابيطالب در ايمان به محمد صلى الله عليه و آله.» بحار الأنوار ج 24، ص 8.

[2] - قبط: اهل مصر را گويند به لغت عبرى و يكى از ايشان را قبطى خوانند.« برهان»

[3] - برات كردن: حواله كردن براتى به شخصى يا بنگاهى و يا بانكى.« فرهنگ معين»

نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى    جلد : 1  صفحه : 6
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست