نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى جلد : 1 صفحه : 40
- سه ساعت از دسته گذشته به شورآب[1] رسيديم. اسبها را باز نموده در
قهوهخانه نشستيم. نان و تخممرغ و هندوانه و خربزه خريدارى شد و قرار شد كه زود
حركت نماييم، تأكيد كرديم زود اسب حاضر نمودند به گارى بستند، ما هم سوار شده،
نهار در گارى خورديم.
- شش ساعت و نيم از دسته گذشته در بين راه به دهكدهاى رسيديم معروف
به على آبادخرابه[3]، در آنجا
توقف نموده، هندوانه و خربزه خريدارى شد با رفقا خورديم.
- چهار ساعت و ربع به غروب مانده حركت نموديم به طرف نيشابور. سه
فرسنگ مسافت بود، در بين راه آبادى زياد ديده مىشد.
- دو ساعت ربع كم به غروب مانده به نيشابور رسيديم در سر قبرستان گذر
كرديم چون شب 14 شهر شعبان و از ايام البيض بود، اجتماعى در قبرستان بود.
بعضى به قرائت قرآن، بعضى به فاتحه و بعضى به روضهخوانى مشغول
بودند.
فقرا هم از براى اخذ خيرات بسيار بودند. از آنجا گذشته، جنب قلعه
شهر، گارى خانه بود، پياده شديم.
نماز ظهر و عصر را در علىآباد خرابه خوانده بوديم، رفقا در
قهوهخانه جنب گارى خانه چاهى خوردند. با رفقا به عزم تفرّج و خريد بعضى لوازمات
به شهر رفتيم.
از دروازه داخل شديم، قدرى كه رفتيم بازار بزرگى بود، سبك دكانها و
كاروانسراها و تجّار آنها مانند سبزوار بود و ليكن هواى خوش داشت كه مىتوان گفت
بسيار از هواى شميران بهتر است و از قرار معروف، روحانيت صبح آنجا را هيچ كجا
ندارد، و ليكن ما به اين فيض هنوز موفّق نشديم.
بارى قدرى در بازار گردش كرديم؛ نان و پنير و انگور و هندوانه
خريدارى شده به
[1] - شورآب: دهى است از دهستان طاغنكوه بخش فديشه
شهرستان نيشابور.« لغت نامه»
[2] - تنها موردى كه معدود حذف شده عدد به صورت حسابى
نوشته شده است.
[3] - علىآباد خرابه: دهى است از دهستان ماروسك بخش سر
ولايت شهرستان نيشابور.« لغت نامه»
نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى جلد : 1 صفحه : 40