نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى جلد : 1 صفحه : 354
تمام ايّام، ممكنالوقوع است. باد، اثرش
وزيدن و آتش، خاصيتش سوزانيدن است. شما را در اين قضيه استيحاش نباشد. چون يزيد، امير
المؤمنين است فرمان او واجب و حكم او نافذ است، تمرّد از امر او گناه عظيم خواهد
بود.
مجددا مردم فريفته كلمات و مهملات آن بىدين شدند. روز ديگر به پرتاب
كردن سنگ و قاروره نفط مشغول و افعال قبيحه ايّام گذشته را معمول داشتند. ناگاه
قاصدى سريعالسير از شام در رسيد و خبر داد، يزيد مسافر سفر نيران گرديد.
مردم شام از روى قطع و يقين دانستند كه با خداوند زمين و آسمان نتوان
جنگيد.
تمامى از مكه رو برگردانيدند و به طرف شام روانه گرديدند و از اين
قبيل حكايات و حادثات اگر بخواهم بگويم، در مدت يك ماه، نتوانم بيان كنم.
همينقدر عرض مىكنم در هر مذهبى و كيشى اينگونه امكنه مقدسه را
اسائه ادب نمودن، اثرى جز نكبت و فائدهاى جز ذلّت نخواهد داشت و اين اختصاص به
اماكن مقدسه اسلامى هم ندارد، بلكه معابد كفار و بتكدههاى اهل زنار هم در همين
حكمند.
جسارت به آنها جهالت و ضلالت است.
مثلا هرگاه مسلمانان به كفّار اروپ غلبه جويند و ممالك آنها را تصرف
نمايند، به معابد آنها نبايد خلاف ادب منظور دارند، مگر آنكه بعد از بروز اسلام،
معابد آنها را مسجد نمايند. چنانچه مسجد اياصوفيه[1]
كه در اسلامبول هست، از همين قبيل بود.
زمانى كه سلطان محمد فاتح، اسلامبول را فتح نمود، اين مسجد كنيسه
[اى] از ارامنه بود. با آن كنيسه، آن معمول داشتند كه حال رفتار مىكنند.
حال، محمد على ميرزا هرگاه چون يزيد با امام زمان، طرف مقاتله بود،
لكن با خانه خدا جسارتش چه مناسبت داشت؟ و بر فرض با مجلس شوراى ملّى و مردم طرف بود
با خانه خدا و خداوند خانه، ستيزگى، از هرزگى بود.
البته به واسطه اقدام اين امر شنيع، مانند اخوان خودش، بخت النصر و
ابرهه و مسلم بن عقبه و يزيد بن معاويه و متوكّل و چنگيز دچار ذلّت و نكبت خواهد
شد.