responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى    جلد : 1  صفحه : 326

دريافت كنم.» ديگرى مى‌گفت: «پول قرض داده‌ام، به وعده سرخرمن آمده‌ام مطالبه نمايم.» يكى مى‌گفت: «جنس بزازى داده‌ام.» ديگرى مى‌گفت: «مال عطارى فروخته‌ام.» بعضى مى‌گفتند: «روغن و برنج فروخته‌ايم.» برخى مى‌گفتند: «مطالبه حقوق ديوانى مى‌كنيم.»

آن صاحبان خرمن مى‌گفتند: «ما غير از ارزن حاصلى نداريم و از براى طلب شماها، تهيه‌اى فراهم نكرده‌ايم.» تجار با زارعين به مخاصمه درآمدند تا آنكه آن جوان خوشروى آمد؛ گفت: «من تخم داده‌ام و مساعده داده‌ام و پول و زمين و آب داده‌ام، كار و اسباب داده‌ام، خانه و مسكن داده‌ام و و و، حال از براى من چه فراهم كرده‌ايد؟»

آن رعايا سرخجالت به زير انداخته متحيّر مانده سخنى نمى‌گفتند. بعد آن خرمن ارزن را تجّار در ميان خود غرما كردند[1]. آن مقدار جنس موجود را وجه طلب برداشتند، مابقى طلب خود را سند و قبض گرفتند كه هر زمان خدمتى و كارى و فعلگى و عملگى داشتند رجوع به اين رعايا كرده و اينها، در مقابل بدهى خودشان خدمت كرده مزدورى نمايند.

پس آن جوان خوبروى كه صاحب آن اراضى و قريه بود، مطالبه حقوق خود را نمود.

اين رعايا از در عجز و مسكنت معذرت مى‌خواستند بلكه از براى امر معيشت خودشان و گذران زمستان آذوقه توقع داشتند و اظهار مى‌كردند: «ما در اين مدت زحمت كشيده‌ايم، اين زمين‌ها را شيار نموده‌ايم و آبيارى كرده‌ايم.

شبها نخفتيم و روزها آسوده نبوديم ما هم زراعت كرديم و درو نموديم و خرمن كوفتيم. چندى بود كه ما گرفتار اين زراعت بوديم. حال كه زمستان در پيش و هركس در صدد فراهم كردن آذوقه از براى خويش است ما به كى پناهنده شويم و از كه قرض بخواهيم و چگونه امر معيشت خود را بگذرانيم؟».

آن جوان گفت: «اى مردم جاهل و نادان و اى بى‌همتان، بى‌مروتان! شما بد مردم پست‌فطرت رذل طبيعت زشتى بوديد. من به شما زمين و آب و كاه و لوازم زراعت دادم و


[1] - غرما كردن: تقسيم كردن طلبكاران اموال بدهكار ورشكسته‌اى را ميان خود.

نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى    جلد : 1  صفحه : 326
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست