نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى جلد : 1 صفحه : 246
مىريزد.
هر روزى چند مرتبه با كرهاى دستى، خدام بايد آب بياورند و تطهير
نمايند.
و زنان ايشان از پير و جوان بىچادر و بىحفاظند و بسيار نيكو صورت و
وجيهند.
باوجودى كه سالى [بيش از] دو مرتبه حمام نمىروند، چنان مشاطه قدرت
به سياهى چشم و ابرو و مشكينى مو و گلنارى رخسار و ملاحت عذار و استقامت قامت،
آنان را تربيت نموده كه عقول سليمه متحيّر و متفكر است.
باوجودى كه بدين رعنايى و خراميدن عبور و مرور مىكنند كسى را زهره
آن نيست به قامت آنان نظرى نمايد و خيال ريبه در خاطر خود خطور دهد.
ولى نظر به بىاعتدالى اخلاق و بىتربيتى صفات، ورود و خروج آنان
بسيار باعث زحمت ساير زائران است و من در اين ايّام در شبها به واسطه ورود آنها،
يك ساعت [و] نيم از شب گذشته حرم مشرّف مىشوم.
و در ليله گذشته كه شب جمعه بود، به خاطر گذرانيدم كه نماز مغرب و
عشا را در حرم مطهّر به جاى آرم و در پشت سر از ضريح مقدس عده مخصوصى از مؤمنين
جلوس داشتند و آنها هميشه جايى از براى من مهيّا داشتند كه من در ورود به حرم
معطّل نمانم.
در شب گذشته در مكان مقرّرى خود نشسته بودم. هرچه خواستم دو ركعت
نماز به جاى بياورم، ممكن نشد و راه بيرون آمدن هم نبود.
لابد، به خواندن ادعيه خود را مشغول داشتم و دعاى كميل مىخواندم. و
در آن بين چند نفر زن و مرد از اين اكراد در جلو من ايستاده، دو نفر زن جوان به
واسطه فشار ديگران يكى به روى من اوفتاد و ديگرى به روى شخصى از محترمين از
نيشابور.
و آن شخص نيشابورى در سجده بود. آن دو نفر زن به قسمى در ميان ما
اوفتاده بودند كه نه ما قادر بر حركت بوديم و نه آنها. بعد مردهاى آن زنان هم به
روى آنها اوفتادند.
شخص نيشابورى در سجده دماغش مجروح شد و نزديك بود كه نفس از هر دو
مقطوع گردد.
نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى جلد : 1 صفحه : 246