responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى    جلد : 1  صفحه : 212

«تا كى باغبان رحمتت بر اين گلستان خراب، نظر شفقّتى نفرمايد؟ و تا چند ابر رحمتت بر اين بركه خشك، باران محبّت نبارد؟

بلبلان اين گلزار، در زاويه لانه خموش نشستند و زاغان سياه، كمر عداوت براى اين چمن قدسى هميشه بهار، برميان بستند.

حوران اين جنان، در چنگ دوزخيان و انگشتر سليمان، در دست اهريمنان. مادر ما به بروز اين مرض محجور و پاى اميدش از بستر به لب گور رسيده.

اين مصيبت عظمى و داهيه كبرى، كه مادر ما را دوچار گرديده، عن قريب جنّات نعيم مملكت، به دوزخ جحيم مذلّت و نكبت مبدل گردد.

حال عرض اين عاجزان، بر اين آستان آن است كه حكيمان باهنر و طبيبان صاحب نظر، نسخه جهت شفاى مادر داده‌اند و ما آن را به دارالشّفاى معدلتت گسيل داشتيم و تخم امّيد در مزرعه دل كاشتيم كه از شفاخانه احسانت ما را نااميد نفرماييد و ما را نزد مادر، روسفيد سازيد. و نسخه را ارسال داشتيم و تأخير روا نداشتيم:

[نسخه جهت شفاى وطن‌]

توجه ملوكانه/ همراهى اجزاى دولت/ غيرت مليّت/ همّت اسلاميت‌

نيم گرم/ نيم گرم/ 1 نخود/ نيم نخود

فتوت از اهل مروّت/ مروّت از اهل ثروت/ توجه از سرچشمه عالمان/ دفع ظلم ظالمان از مظلومان‌

1 مثقال/ نيم مثقال/ قطره/ ذرّه‌

در عرق جوانمردى ريخته و در نايره قهر سلطانى جوشانيده، اين مريض ميل فرمايد.

*** و چون اين مريض پهلويش شكسته و بازويش خسته است، آن را، ضماد هم لازم است، بگيرند، از ريشه حميّت، و شكوفه صنعت، و بيخ همّت، و شاخه حريّت، و خلاصه آدميّت، و جوهر انسانيّت، و عرق غيرت، و مغز حقيقت. و به آب اميد رحمت الهى ريخته، و به آتش غيرت جوشانيده، معجونى ساخته، ضماد فرمايند.

***

نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى    جلد : 1  صفحه : 212
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست