نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى جلد : 1 صفحه : 2
محنت اقران، كه ايرانيان را فصل خزان و
آزادىخواهان را سر در گريبان و مشروطه خواهان را خون از ديدهچكان است، واقعه
هائله طغيان عدوان، در بهارستان طهران- كه مظهر عدل ايزد سبحان بود- ملائكه را سر
به گريبان فرو كشيد و قضا از كرده خويش جامه بر تن بدريد.
سموم حادثه ظلم، نخل اميد مسلمانان را سوخت و نايره توپ كروپ[1]، معبد مسلمانان را ويران و شعله آتش
عدوان، مسجد اهل ايمان را چون آتشكده بتپرستان ساخت.
سيلاب جفا طغيان كرد، اركان ايمان را ويران نمود. گردش فلكى خاك
بينوايى بر سر مردم بيخت و ساقى روزگار ساغر[2]
نااميدى در كام اين ملت ريخت.
گرگان وادى جهالت درصدد دريدن يوسف عزيز وطن برآمدند و نمروديان ملك
ضلالت، خليلان مملكت را در آذر كفر و بطالت درافكندند. از منجنيق جفا، خانه خدا
خراب و مسلمانان در شكنجه و عذاب دراوفتادند.
جمعى چون منصور حلّاج بر دار و قومى در غل و زنجير گرفتار شدند.
طايفهاى آواره از ديار و فرقهاى به مضمون: «الفرار ممّا لا يطاق من سنن
المرسلين»[3]، فرار را
بر قرار اختيار نمودند و عدّهاى در زاويه خمولى مخفى و در زواياى بيت مختفى شدند
و باب اياب و ذهاب به روى آشنا و بيگانه بربستند.
اين بىمقدار هم از ترس اشرار، در مدت 34 يوم، چون بوم در ويرانهها
به سر بردم و چندى در نهانخانه محنت در زاويه رهبت[4]
زندانى شدم و از وقوع اين قضيه خون دل همى خوردم.
پيوسته با حضرت قاضى الحاجات در مناجات، كه آيا كى از اين محبس نجات
يابم؟
[1] - كروپ(Krupp ): متولد اسن( 1812- 1887 م)
از پايهگذاران صنايع فلز و بنيانگذار توپهاى فولادى كه به نام او مشهور است و
صنايع نيز نام او دارد.« لغت نامه»
[3] -[ براى نمونه: قرآن مجيد، قصص 28/ 20] قال النبى(
ص): الفرار ممّا لا يطاق.« بحار الانوار، ج 77، ص 166»، گريختن از آنچه تاب و توان
بر آن نباشد راه و روش پيامبران است.« امثال و حكم، ج 1، ص 264»