نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى جلد : 1 صفحه : 127
معلوم است اهالى خراسان را، خصوص اهل آستانه
را نشناختهايد و سوء اخلاق ايشان را ندانستهايد.
[معرفى اهالى خراسان از زبان طلبه ميزبان]
اهالى اين سامان اغلب ملك صورت و ديوسيرتند و به ملاحظه انتساب به
عتبه مقدسه آنچه بتوانند از قبايح اعمال و ذمايم افعال فروگذار نمىكنند. مردم اين
ولايت از تجّار و كسبه و علما و خدمه، گذران معيشتشان از كيسه زوّار است. به هر
تدليس و نيرنگ كه بتوانند جيب ايشان را خالى مىكنند.
امّا كسبه در بازار از خيانت كردن و قسم دروغ خوردن و راس المال[1] حرام نمودن و به تقلّب مال فروختن
و جنس قلب در دست مشترى دادن و مايحتاج مسلمانان را حبس نمودن و درموقع تنگى
فروختن و خوب در نظر جلوه دادن و بد فروختن و با زنان مسلمانان در بازار شوخى و
مزاح نمودن و متاع خارجه را در انظار مردم جلوه دادن و متاع وطن عزيز خود را نكوهش
كردن و به جزيى منافع قناعت نكردن و معاملات ربوى بسيار نمودن، به هيچ قسم مضايقه
ندارند. و از هيچيك از اينها احتراز نمىنمايند.
امّا سلسله تجار- كه امينان مملكتند- اغلب بىرحمى و بىانصافى را
شعار خود دارند.
عمده تجارت آنها از احتكار و حبس مايحتاج مسلمانان است. متاع تجارتى
داخله چون در فصول معينى وارد مىشود به قيمت نازل خريده و مخفى داشته و در مقام
احتياج كمكم بيرون آورده، به قيمت گزاف مىفروشند، خصوص اگر آن متاع مايحتاج
زوّار بيچاره هم بوده باشد به هر اندازه كه بوده باشد، گران مىفروشند.
برك در موقع خريده طاقهاى بيست و پنج قران، در زمان حاجت به زوّار
مىفروشند، طاقهاى پنج تومان.
[1] - رأس المال:( اصطلاح فقهى) اصل پولى كه در مقابل
داده مىشود. اصل ثروت را گويند.« فرهنگ معارف اسلامى»
نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى جلد : 1 صفحه : 127