نام کتاب : زمينه ها، عوامل و بازتاب جهانى انقلاب اسلامى، رهيافت فرهنگى نویسنده : ملكوتيان، مصطفى جلد : 1 صفحه : 70
كرمان كنسول انگليس بود و در سيستان و بلوچستان هم مشاغل مهمى
داشت، در كتاب تاريخ ايران مىنويسد:
صفحات اين قسمت از تاريخ ايران پر از ظلم، حق كشى، رشوه و ارتشا
مىباشد.[1]
غير از مالياتهايى كه حكام براى پرداخت اجارهبهاى ايالت از مردم مىگرفتند،
در هر ايالت بهاقتضاى منطقه، عوارض و مالياتهاى بسيار ديگرى نيز از مردم اخذ
مىشد. سيستم خريد و فروش مشاغل و گرفتن اقسام و انواع مالياتها و عوارض، باعث
عدم امنيت درآمد روستائيان و عقبماندگى آنان مىشد. در يكصد سال پيش از انقلاب
مشروطه، مالكيت خصوصى زمين افزايش، و مالكيت دهقانى كاهش يافت. ملاكين در مسير رفع
نيازهاى خارجيان افتادند و چندين مورد قحطى اتفاق افتاد. در اواخر قرن نوزدهم و
اوايل قرن بيستم، جامعه هرچه بيشتر بهسمت طبقاتىشدن پيش مىرفت.
بهطوركلى، در آن زمان بهسهولت امكان حركت براى طبقات اجتماعى وجود
نداشت. البته وضع تهران در دورههاى پايانى قاجاريه كمى بهتر بود.
در اين دوران وضع ارتش ايران نيز بسيار غمانگيز بود؛ و درحقيقت،
كشور فاقد ارتش بهمعناى واقعى كلمه بود. در اين نيروى هشتاد هزار نفرى شايد هزار
مرد جنگى و آماده رزم وجود نداشت. اين عدم كارايى ناشى از ندانستن فنون نظامى،
نداشتن اسلحه مؤثر و ذخيره كافى بود. فرماندهان و افسران، حقوق نظاميان را
مىدزديدند و راه را براى آنان باز مىگذاردند تا براى امرار معاش به هر شغلى روى
آورند؛ ازاينرو، فرصتى براى آموزش فراهم نمىشد و دولت به نيروهاى مسلح قبايل
متوسل مىگرديد كه به آزادى تاخت و تاز و غارت اموال مردم مىانجاميد. در دوره
قاجار، تنها اندكى از دولتمردان مانند عباسميرزا به اهميت يك ارتش مدرن واقف
بودند كه مرگ او اقداماتش را ناتمام گذاشت.
همچنين در اين زمان، وضع ايران بهلحاظ بهداشت و آموزش اسفبار بود.
تنها پنج درصد