نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 659
كتاب را به حق فرستاد تا (كتاب الهى) در
ميان مردم، در آن چه اختلاف كرده بودند، داورى كند.
توصيه الهى به همه انبيا اين بوده است كه:
أن اقيموا الدين و لا تنفرقوا فيه؛[1]
دين را به پاى داريد و در آن، پراكنده نشويد.
به خصوص نسبت به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تأكيد شده
است كه: مبادا به جاى وحى، از آراى ديگران، پيروى كند:
لن ترضى عنك اليهود و لا النصارى حتى تتبع ملّتهم قل ان هدى
اللّه هو الهدى و لئن اتبعت اهوائهم بعد الذى جاءك من العلم، مالك من اللّه من
ولىّ و لا نصير؛[2] يهود و نصارا هرگز از تو خشنود نخواهند شد، مگر اينكه پيرو آيين
آنها شوى. بگو:
هدايت، همان هدايت خداوند است و اگر پس از اين آگاهى، از خواستههاى
ايشان پيروى كنى، در برابر خدا هيچ يار و ياورى نخواهى داشت.
يا ايها النبى اتق اللّه و لا تطع الكافرين و المنافقين .. و
اتبع ما يوحى اليك من ربك؛[3] اى پيامبر! از خدا بترس، و كافران و منافقان را اطاعت مكن ... و آن
چه را پروردگارت به تو وحى مىكند، پيروى كن.
ثم جعلناك على شريعة من الامر فاتبعها و لا تتبع اهواء الذين لا
يعلمون؛[4] پس تو را بر شيوهاى از دين نهادهايم، از آن پيروى كن، و از خواست
آنها كه نمىدانند، تبعيت مكن.
طبيعى است كه وقتى پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم موظف به
حركت در مدار شرع و قانون الهى باشد، جانشيان معصوم و نايبان آنها نيز به طور
اكيد، همين وظيفه را به عهده دارند و احدى اجازه تخطهى از آنرا ندارد. به تعبير
امام خمينى: