نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 556
مقام ولايت و نيابت نوّاب عام، در اقامه
وظايف مذكور، مغصوب و انتزاعش غير مقدور است.
او حتى از اينكه فقها بتوانند گروهى ناظر بر اداره كشور داشته
باشند، مأيوس بوده و آنرا غير عملى مىداند.[1]
در اين فضاى ابهام آلود و يأسآور، كه حوزههاى شيعه و علماى دين را احاطه كرده
بود و آنان را با سختىهاى فراوان دست به گريبان ساخته بود، شفاف نبودن تشكيل دولت
اسلامى و روشن نبودن زواياى اختيارات ولىّ امر كاملا طبيعى است، و چون چنين
روزگارى دور از دسترس و فراتر از مقدورات ديده مىشد، بحثهاى علمى مربوط بدان
صرفا جنبه ذهنى پيدا مىكرد و گاه از واقعگرايى لازم، برخوردار نبود.
با اين شرايط فكرى و اوضاع اجتماعى، ناپخته بودن برخى آراى فقيهان و
يا ناسازگارى و عدم انسجام آراى يك فقيه، در عرصه مسائل اجتماعى، خلاف توقع و
انتظار نيست.
توجه به اين واقعيتها در جمعبندى ديدگاه فقها و حل تعارضات ميان
آنها بسيار مفيد است.
4- نيابت عامه و نسبتهاى ناروا
با مطالعه بحثهاى مربوط به ولايت فقيه، در آثار فقهاى گذشته، به
ادوار گوناگونى كه بر اين موضوع گذشته و تحولاتى كه در طرح آن رخ داده است،
مىتوان رسيد. همين مطالعه فقهى- تاريخى، نشان مىدهد كه بعضى از نسبتهايى كه به
فقها داده شده، تا چه اندازه از واقعيتها به دور است: مثلا برخى شيخ انصارى را به
طور كلى منكر ولايت فقيه قلمداد كرده و نوشتهاند:
از سخنان مرحوم شيخ انصارى به خوبى روشن مىشود كه ولايت فقيه حتى در
موارد محدود نيز مردود است و يا لااقل مشكوك مىباشد.[2]