نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 448
فرزند وى، علامه محمد باقر مجلسى نيز آنرا
روايتى موثق، كه مورد قبول اصحاب قرار گرفته است، مىداند.[1]
پاسخ دوم
محققان علم رجال، بر اين عقيدهاند كه يكى از راههاى احراز وثاقت
راوى، شخصيت شاگردان وى است؛ زيرا اگر گروهى از محدثين بزرگ، فردى را به عنوان
استاد خود انتخاب و از او اخذ حديث نمايند، علامت اعتماد آنها به وى مىباشد و از
اين راه مىتوان وثاقت استاد را به دست آورد. در مورد عمر بن حنظله نيز عدهاى از
بزرگان فقه و حديث، در نزد او حديث آموختهاند، افراد ممتاز و شاخصى مانند:
ابو ايوب خراز، حميد بن مثنى، عبد اللّه بن بكير، عبد اللّه بن
مسكان، حريز، زراره، عبد الكريم بن عمر خثعمى، على بن حكم، على بن رئاب، منصور بن حازم
و هشام بن سالم.[2] اين
جماعت، در اوج وثاقتند و در ميان اصحاب ائمه، به كمال وثوق و اعتماد شناخته
شدهاند. تعبيراتى كه علماى رجال، درباره تكتك آنها به كار بردهاند، بالاتر از
يك توثيق معمولى است؛ مانند: «ثقة كبير المنزله»، «ثقة ثقة»، «ثقة عين»، «ثقة ثقة
عين»، «ثقة جليل القدر» و «صدوق من اجلة اصحابنا».
رجوع اين بزرگان به عمر بن حنظله و اخذ حديث از وى، توثيق عملى او از
سوى آنان شمرده مىشود.
پاسخ سوم
شيخ طوسى در كتاب «عدّة الاصول» شهادت داده است كه طايفه اماميه، بر
اين باورند كه محمد بن ابى عمير، صفوان بن يحيى و احمد بن محمد بن ابى نصر، فقط از
اشخاص مورد وثوق، نقل حديث مىكنند.[3]