نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 289
چنين استدلال مىكند كه اختصاص اين حكم به
يك دوران خاص و زمان موقت (مانند عصر حضور معصوم عليه السّلام) با اهتمام قرآن
نسبت بدان و فرمان به جهاد در آيات فراوان، آن هم بدون ذكر قيد زمانى نمىسازد؛
ولى درعينحالبراساس همان مبناى گذشته، تصميم به جهاد و اجراى آنرا، كه نياز به
مصلحتسنجى، برنامهريزى و فرماندهى دارد، بر عهده فقيه مىداند تا او را پس از
مشورت با كارشناسان آگاه و بصير، اين مسئوليت مهمّ را به انجام رساند.[1]
ادلّه شرايط رهبرى
ج) دانشمندانى كه شرط فقاهت را در زمامدار مسلمين، با استناد به
ادلّه خاص لزوم آن اثبات مىكنند به ادلّهاى از اين قبيل استناد مىكنند:
1- در قرآن كريم، كسى سزاوار پيروىشدن و راهنمايى كردن شناخته شده
است كه براى هدايت خود، محتاج به ديگران نباشد:
قل هل من شركائكم من يهدى الى الحق، قل اللّه يهدى للحق، افمن
يهدى الى الحق احق ان يتبع امن لا يهدى الّا ان يهدى، فما لكم كيف تحكمون؛[2] بگو: آيا از شريكان شما كسى هست كه به سوى حق رهبرى كند؟ بگو: خدا
است كه به سوى حق رهبرى مىكند. آيا كسى كه به سوى حق رهبرى مىكند سزاوارتر است
مورد پيروى قرار گيرد يا كسى كه راه نمىنمايد مگر آن كه خود هدايت شود؟ شما را چه
شده، چگونه داورى مىكنيد؟
البته اين آيه با توجه به بخش اوّل آن، كه خطاب به مشركين است،
درباره استدلال به توحيد در ربوبيّت و در مقام احتجاج با مشركين و نفى شرك در
ربوبيّت و عبادت مىباشد؛ ولى درعينحالاحتجاج با مشركان، بر مبناى درك فطرى و
بينش وجدانى آنها انجام گرفته، و از عقل و وجدان ايشان، سؤال شده است كه: شما چه
كسى را
[1] - سيد ابو القاسم خوئى، منهاج الصالحين، ج 1، ص
366.