نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 177
و نهى از منكر در جهت برپايى حق و از بين
بردن باطل، تلاش مىنمايند.
روشن است كه نماز به عنوان يك تكليف فردى، نياز به تمكّن در زمين
ندارد و در هر شرايطى مىتوان آنرا انجام داد؛ ولى اقامه نماز، معناى برپايى آن
در سطح جامعه، حاكم شدن فرهنگ ارتباط با خداوند و ترويج يگانهپرستى كه گوهر اصلى
ارزشهاى اجتماعى و سياسى است، از برنامههاى يك دولت اسلامى مىباشد كه در اين
آيه بدان اشاره شده است.[1] ازاينرو،
همانگونه كه در دوران حكومت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كارگزارانى
براى جمعآورى زكات و فرماندهى جنگ از سوى حضرت انتخاب مىشدند، برپايى نماز را
نيز پيامبر از امور ولايى و حكومتى دانسته، و افرادى را براى جماعت، همانند قضاوت،
نصب مىكردند. برخى از دانشمندان اسلامى، دراينباره گفتهاند:
؟؟؟ ولايت بر اقامه نماز، خود يكى از اصول ريشهدار است؛ زيرا وقتى
رسول خدا فرماندهى را اعزام مىنمود، اقامه نماز را نيز براى او قرار مىداد.[2]؟؟؟
همچنين حضرت على عليه السّلام نيز در دوران خلافت خويش، اقامه نماز
جماعت را بر عهده فرماندهان خويش مىگذاشت و طى بخشنامههايى درباره زمان اقامه
جماعت و كيفيّت برگزارى آن، دستوراتى به ايشان مىداد.[3]
به علاوه، نماز، حكايت از يك فلسفه اجتماعى و سياسى توحيدى دارد؛ چرا كه از نظر
اسلام، نماز سمبل «بندگى خدا» و اوج عبوديت انسان است، و اين بندگى است كه
انسانها را از اسارت بندهاى درونى و قدرتهاى بيرونى، آزادى مىبخشد و در نتيجه،
او را در مسير حقپرستى به حركت درمىآورد.
به تعبير امام صادق عليه السّلام: عبادت، به سجده و ركوع نيست، بلكه
به فرمانبردارى
[1] - در كتاب« ولاية الفقيه و فقه الدولة الاسلاميه»(
ج 2، ص 227) درباره اين آيه آمده است:« و لا يراد باقامة الصلوة و ايتاء الزكاة،
الاتيان بهما شخصيا، بل اشاعتهما و ترويجهما و تثبيتهما فى المجتمع، اعنى مايكون
من شؤون الحكومة الحقّة».
[2] - عبد الحى الكتانى، التراتيب الاداريه، ج 1، ص 63
به نقل از: ابن العربى، احكام القرآن.