نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 147
فصل دوم: اسلام و حكومت (1)
ضرورت حكومت
نياز به حكومت، موضوعى است كه عقل بشر ضرورت آنرا به خوبى درك
مىكند؛ چرا كه زندگى اجتماعى، بدون مقررّاتى مربوط به حقوق و حدود افراد و روابط
آنها با يكديگر، سامان نمىيابد. و نظامات اجتماعى نيز از يك سو نياز به «وضع» و
از سوى ديگر نياز به «اجرا» دارد و اين دو، كارگزار مىطلبد، به خصوص اجراى مقررات
و حفظ نظامات، ناچار با قدرت و تسلط بر مردم، و به عبارت ديگر «حكومت بر آنها»
توأم خواهد بو. بنابراين، اجتماع بشرى به هر شكل كه باشد، بىنياز از حكومت نيست و
حتى در مدينه فاضله و جامعه ايدهآل افلاطون نيز فلاسفه حكومت مىكنند. در بهشت
رؤيايى كمونيسم نيز، اساس تشكيلات حكومتى، با رنگ و لباس ديگر در قالب اتحادهاى
صنفى و مانند آن وجود دارد و اگرچه دولت به معناى قدرت فائقه بلامنازع مطرح نيست،
ولى به هر حال، گروهى عهدهدار اداره جامعه خواهند بود.
همچنين مطالعات تاريخى و كنجكاوىهاى جامعهشناسان، در زندگى جوامع
تقريبا ابتدايى نشان مىدهد كه در اجتماع بشرى، همه جا و همه وقت، مقررّات خاص
وجود داشته و يك يا چند نفر مسئول وضع يا اجراى آن بودهاند. كاوشهايى كه در
ادوار مختلف تمدن بشر و به ويژه در قرنهاى اخير به عمل آمده، به وجود يك اجتماع
بشرى فاقد بزرگتر يا يك دسته حاكم و مسلط بر ديگران برخورد نكرده است.
به علاوه، كوتاهى دورههاى هرجومرج، در اجتماعات گوناگون به ما
مىفهماند
نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 147