نام کتاب : دولت يار (نقد و بررسى كتاب آخرت و خدا، هدف بعثت انبياء) نویسنده : حامدنيا، رسول جلد : 1 صفحه : 75
آيات فوق و بسيارى از آيات ديگر به صراحت
بيان مىكنند كه حكم و حقّ قانونگذارى متعلق و مخصوص خداوند متعال است و احدى حقّ
قانونگذارى ندارد.
شايد اين سؤال مطرح شود كه سرّ اينكه هيچ كس غير از خداوند حقّ فرمان
و قانونگذارى ندارد- چنانكه آيات مىفرمايد- در چيست؟ در پاسخ بايد گفت، اگر غير
خداوند بخواهد سلطنت و نفوذى در تشريع داشته باشد و به واسطه آن قانون وضع كند،
بايد در نظام هستى واجد يكى از سه سمتى كه ذكر مىشود باشد؛ يا بايد مستقلًا مالك
مقدارى از هستى باشد تا در نتيجه بالاستقلال حاكم و ولى آن مقدار هستى بوده، حق
فرمان و قانونگذارى مربوط به آنها را داشته باشد؛ يا بايد بالاشتراك، يعنى شريك
خداوند متعال در مالكيّت عالم هستى باشد و يا نه به خاطر استقلال و نه به واسطه
اشتراك بلكه به صورت معاونت باشد كه اصلًا مالكيتى در كار نيست.
بطلان همه صور روشن است. غير خداوند نه بالاستقلال مالك هستى است و
نه بالاشتراك؛ بنابراين كسى كه مالك چيزى نيست چگونه مىتواند براى آن قانون وضع
كند يا فرمان براند![1]
دسته دوم از آيات، كسانى را كه از سوى خود احكام و مقررات وضع
مىكنند مورد سرزنش و نكوهش قرار داده، كه برخى از آنها عبارتند از:
در آيهاى خطاب به مشركان مىفرمايد:
«بگو: آيا روزيهايى را كه خداوند بر شما نازل كرده ديدهايد، كه
بعضى از آن را حلال و بعضى را حرام نمودهايد؟ بگو: آيا خداوند به شما اجازه داده
يا بر خدا افترا مىبنديد (و از پيش خود حلال و حرام مىكنيد.»[2]