نام کتاب : دولت يار (نقد و بررسى كتاب آخرت و خدا، هدف بعثت انبياء) نویسنده : حامدنيا، رسول جلد : 1 صفحه : 38
دنيا بر حذر داشته، اداره امور را به انسان
واگذار مىكند و ديگرى، جدايى دين از سياست بهطور خاص، كه هرگونه ارتباطى بين آن
دو را نفى مىكند.
سكولاريزم به معناى عام (جدايى دين از امور دنيوى) فرايندى است كه در
جهان غرب رخ داد و دين را از امور اجتماعى بر حذر داشت. در واقع؛ اصل نظريه جدايى
دين و دنيا، از غرب برخاسته است. چنان كه ويلسون به اين نكته اشاره مىكند:
«جداانگارى دين و دنيا مفهومى غربى است كه اساسا فرايندى كه به
خصوص به بارزترين وجهى در طول قرن جارى، در غرب رخ داده است، توصيف مىكند.»[1]
اين نظريه در اثر عواملى كه به آنها اشاره خواهد شد به وجود آمد و در
نهايت مورد توافق رجال كليسا قرار گرفت.
كاربرد نخستين واژه سكولاريزم را در معاهده وِستفالى (
Westphalina )
ذكر مىكنند. بر اساس اين معاهده كه در قرن 17 ميلادى (1648) منعقد
شد، بخشى از زمينها و ثروتهايى كه تحت سلطه و اداره كليسا بود، از تصرّف آن خارج
شد و به غير كليسا انتقال يافت.[2]
2) عوامل سكولاريزم در غرب
سكولاريزم پس از نهضت علمى در غرب رخ داد؛ امّا آنچه موجب سكولاريزم
و اعتقاد به آن شد، علل متعددى است كه برخى از آنها به شرح ذيل است.
1- 2) ناتوانى الهيّات مسيحيّت
يكى از عوامل، ناتوانى الهيات مسيحى در پاسخگويى به شبهات جديد بود؛
ضمن اينكه دچار تحريف و خرافات شده و يك سلسله عقايد