نام کتاب : دولت يار (نقد و بررسى كتاب آخرت و خدا، هدف بعثت انبياء) نویسنده : حامدنيا، رسول جلد : 1 صفحه : 131
آقاى بازرگان ادعا مىكند كه سيدالشهدا (ع)
حاكميّت را از آن خداوند نمىدانست؛ حال آنكه ايشان در روايات متعدد بر نظريه
انتصاب و مشروعيت الهى در امر حكومت تأكيد مىكند و زمامدارى و بيان شريعت را
مختصّ علما و كسانى كه در احكام خداوند متخصص هستند مىداند.[1]
و حق حاكميّت را به خاطر نظريه انتصاب از سوى خداوند مختص به خود
مىداند.
4- 4) رويدادهاى زمان امام جعفر صادق (ع)
مؤلف كتاب درباره امام صادق (ع) مىنويسد:
«امام جعفر صادق (ع) وقتى نامه ابومسلم خراسانى، شورشگر نامدار
ايرانى، عليه بنىاميه را دريافت مىدارد كه از او براى در دست گرفتن خلافت دعوت و
تقاضاى بيعت نموده بود، جوابى كه امام به نامه رسان مىدهد، سوزاندن نامه روى شعله
چراغ است.»[3]
امامت امام جعفر صادق (ع) همزمان با تضعيف حكومت امويان و شورشهاى
متعددى بود كه براى تصدى امر حكومت انجام مىگرفت.
گروههاى مختلف براى تصاحب قدرت فعاليت و شيوههاى گوناگونى را اجرا
مىكردند. يكى از سران گروههاى شورشى، ابومسلم خراسانى بود كه قصد داشت براى تصدى
قدرت و حكومت، از اعتبار و شخصيت امام جعفر صادق (ع) استفاده كند. لذا نامهاى
براى امام جعفر صادق (ع) نوشت و انتظار داشت كه امام (ع) عمل او را تأييد كند و به
اصطلاح، به اقدام و فعاليت خود مشروعيّت ببخشد.