نام کتاب : دست در دست صبح (انقلاب اسلامى) نویسنده : نوروزى، محمد جواد جلد : 1 صفحه : 87
1. نسبىگرايى را مىتوان از شاخصهاى دمكراسى برشمرد كه به
حقايقى ثابت و مطلق، بهويژه در امر قانونگذارى، ايمان ندارد. و هيچ عقيده و ارزشى
به عنوان حقيقت ازلى و ابدى قلمداد نمىكند و به جاى آن به پراگماتيسم و نسبيّت
عقايد و ارزشها معتقد است.
نسبىگرايى در دو عرصه:
الف) تنوع و چندگانگى عقايد (پلوراليسم دينى)؛
ب) چندگانگى گرايشهاى سياسى (پلوراليسم سياسى)؛
ابزار اجرايى تكثرگرايى سياسى عبارت از احزاب و جامعه مدنى است[1]، نمود عملى مىيابد.
در نقد اين مبنا مىتوان گفت:
1. فكر سوفسطايىگرى كه بنياد دمكراسى به شمار مىرود، هماره از سوى
انديشهورانى مورد نقادى قرار گرفته است. آنان در مقابل نسبىگرايى و ديدگاه
انسانمدارانه دمكراسى معتقد به حقايقى وراى ذهن و ادراك
[1]. پارهاى از ديدگاههاى اصلاح طلب در تحليل
مردم سالارى، رويكردى سكولار دارد از منظر اينان شاخصههاى آن عبارت است از: تاكيد
بر انسان محق، اصالت بخشيدن به احزاب سياسى و اين كه بايد كالاى سياسى در بازار
سياست موجود باشد وبنگاههاى سياسى كه همان احزاباند بتوانند كالاهاى خود را كه
برنامهها و كارپايههاى سياسى است به مردم عرضه كنند. سعيدحجاريان، بحران دو
گانگى در قدرت، تاوان اصلاحات، ص: 379
نام کتاب : دست در دست صبح (انقلاب اسلامى) نویسنده : نوروزى، محمد جواد جلد : 1 صفحه : 87