نام کتاب : دست در دست صبح (انقلاب اسلامى) نویسنده : نوروزى، محمد جواد جلد : 1 صفحه : 18
تبيين مساله
تحليل ارتباط ميان ديانت و سياست، با قلمرو شناسى دين، فهم مقاصد دين
و تعريف ما از دين و سياست بستگى دارد. در باره موضوع بحث دو ديدگاه قابل طرح است:
1. برخى در باره رابطه دين و سياست نگاهى عقبى گرايانه را طرح
مىكنند. دينِ آخرتگرا جهتگيرى دعوت انبيا و هدف دين را، آخرت مىداند. اين
افراد قلمرو علم فقه را از نظر گستره، حداقلّى مىدانسته[1]
و دين را صرفاً در رابطه فرد با خداوند خلاصه كنند. نتيجه چنين رويكردى تفكيك
قلمرو دين از امور دنيوى و انحصار آن در امور آخرتى است. اينان براى تبيين كاركرد
دين امور اخروى به برخى آيات و روايات استناد جسته اند، و به تقابل ميان دنيا و
آخرت معتقدند.
«تنظيم روابط در اين حوزهها كاملًا انسانمدارانه است، نه دينى.
متون دينى (كتاب و سنت) ناظر به اين حوزهها نبوده و بيرون از بحث حقوق بشر است.»[2]
در ارزيابى اين ديدگاه بايد گفت؛ دين در منابع اسلامى قلمروى فراخ
دارد و سياست به مفهوم مديريت جامعه، بر مبناى سعادت مادى و معنوى را در بر
مىگيرد. و اين نگرش با مفهوم صحيح از دين كه از منابع اسلامى قابل اصطياد است،
انطباق ندارد.
افزون بر آن طرح مسأله انتظار بشر از دين پيش فرضى است كه موجب شده،
رسالت دين محدود به تنظيم رابطه معنوىِ انسان با خدا دانسته شده و به تبع آن
قلمروى «حداقلى» و در نتيجه دين حداقلى تصوير گردد. در اين ديدگاه سكولاريستى
رسالت پيامبران محدود به جهان آخرت و بىارتباط به دنياى بشر است و مدعى است كه
تنظيم روابط اجتماعىِ بشر را به خود