نام کتاب : دست در دست صبح (انقلاب اسلامى) نویسنده : نوروزى، محمد جواد جلد : 1 صفحه : 17
دست مىگيرد، همه شئون حكومت و اركان آن مشروعيت مىيابند. و
برعكس، اگر رهبرى جامعه مطابق با خواست خداوند حاكميت نيابد، بىترديد ساختار
حكومت و همه شئون آن غاصبانه خواهد بود.
سياست در انديشه سياسى غرب با دين و ارزشهاى دينى بيگانه است. در يك
تعريف، سياست را در قدرت و چگونگى كسب، حفظ و گسترش آن خلاصه مىكنند. اين نگاه به
سياست، ريشه در مكتب اصالت قدرت دارد و از جمله مبانى آن مىتوان به «اومانيسم» و
«داروينيسم اجتماعى» اشاره كرد. در انديشه سياسى اسلام، نگرشى ابزارى به قدرت وجود
دارد؛ يعنى قدرت فى حد نفسه و بالذات هدف نيست، قدرت ابزارى ضرورى و لازم در جهت
احقاق حق و اجراى قوانين اسلامى است.
تعريف ديگرى كه در ميان نويسندگان غربى درباره سياست رواج دارد سياست
به مفهوم «دولت» است. يكى از نويسندگان غربى خاطرنشان مىكند كه «امر سياسى هر آن
چيزى است كه به دولت مربوط باشد»[1].
و در تعريف ديگرى، سياست، «تدبير امور جامعه بر اساس مصالح مادى»
دانسته شده است. اين مفهوم از سياست اگر چه كاستىهاى دو تعريف نخست را ندارد، اما
سياست را در حوزه بينش محدود مادى نگريسته است. معنويت و مصالح معنوى كه بُعد
اساسى زندگى انسان به شمار مىرود به فراموشى سپرده شده است. اين تعريف اگر چه با
تعريف دانشمندان اسلامى نزديك است (زيرا بر نقش انسان و خط مشى گذارى تأكيد شده
است) اما ناشى از بينش مادى و جهانبينى غيرالهى است كه از نظر مسلمانان فاقد
اعتبار است.