نام کتاب : درسهايى از وصيت نامه امام خمينى( ره) نویسنده : شفيعى مازندرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 73
درس نهم: دين و سياست
الف. معناى سياست
واژه «سياست» از حيث لغت و كاربرد داراى معانى همچون، حكم راندن،
اداره كردن مملكت، عدالت و داورى است.[1]
لغتدانان عرب در تبيين معناى كلمه سياست مىنويسد: «ساس الناس سياسة، تولّى رياستهم وقيادتهم؛[2] به سياست قوم پرداخت؛ يعنى رهبرى و مديريّت كلان جامعهشان را
پذيرفت».
زعامت و رياست جمعى را به عهده گرفتن، از مفاد اساسى واژه «ساسَ»
است. اين واژه به معنى «رام كردن» و «تربيت كردن» نيز آمده است؛ چنانكه در حديث
چنين مىخوانيم:
لم يكن شىء من الحدثه اشدّ علىّ من سياسة الفرس ...[3]
كانت له فرس اسوسه؛[4] او اسبى داشت كه من آن را پرورش مىدادم.
سياست بر اساس كاربردهاى مختلف، معانى مختلفى دارد، همچنين در باب
معناى سياست آمده است: «القيام على الشىء بما يصلحه».[5] اقدام به
كارى براساسِ مصلحت را، سياست گويند.
چنانكه «سياست فاضله» آن نوع از سياست را گويند كه تكميل اخلاق و نيل
به سعادت انسانها لازمه آن است.[6] خواجه
نصيرالدين طوسى در ضمن توضيح حكمت عملى، از