نام کتاب : درسهايى از وصيت نامه امام خمينى( ره) نویسنده : شفيعى مازندرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 68
2. استضعاف فكرى و عقلى
عدم دسترسى به حجّت و دين ممكن است معلول وضعيّت خاصّ محيط زندگى و
شرايط ويژه اقليمى و يا معلول ناتوانىهاى روانى و نارسايىهاى فكرى باشد. از امام
باقر عليه السلام درباره مصداق «مستضعف» سؤال كردند، پاسخ دادند: «افراد كم عقل را
گويند».[1] طبرسى در
ذيل آيه 97 از سوره نساء مىنويسد:
لايستطيعون حيلة لفقرهم و عجزهم و قلّة معرفتهم بالطريق؛
مستضعف كسى است كه به دليل عجز (عجز فكرى و عقلى) و عدم آشنايى با
راههاى دسترسى به دين، استطاعت دستيابى به آن را ندارد.
ممكن است در برخى موارد، «استكبار» حاكم با ايجاد فرهنگ الحادى و
ايجاد اختناق در مقابل فرهنگ مذهبى، فرد و يا جامعهاى را به استضعاف عقيدتى و
مذهبى بكشاند. در زمان ما كشورهاى كمونيستى و احياناً سوسياليستى را نمىتوان از
اين مسأله به دور دانست. اين دسته از مستضعفانند كه در قيامت فرياد مىزنند.
يقول الّذين استضعفوا للّذين استكبروا لولا انتم لكنّا مؤمنين؛[2]
مستضعفان به مستكبران مىگويند: اگر شما نبوديد ما به ايمان روى
مىآورديم.
3. استضعاف اقتصادى
استضعاف اقتصادى به اين معنا است كه قدرت حاكم، وضعيّتى را بر فرد يا
جامعه تحميل كند، به گونهاى كه امكان رشد مالى نيابند. چنين انسان يا جامعهاى را
«مستضعف اقتصادى» گويند؛ كسانى كه ثمره تلاش و صرف نيرو و انديشهشان نصيب ديگران
(مستكبران) مىشود. در قرآن واژه «مستضعف» به طور التزامى به معناى فوق نيز آمده
است؛ چنانكه پيش از اين، سخن طبرسى را ذيل آيه 97 سوره نساء نقل كرديم.
در بسيارى روايات به محرومان و مساكين و پابرهنگان، «مستضعف» اطلاق
شده است؛ از جمله: «بحرانى» در شرح كلام اميرمؤمنان عليه السلام (كان لى فيما مضى اخ فى اللّه ... و كان ضعيفاً مستضعفاً) «مستضعف» را به معناى «فقير» دانسته است.[3]