نام کتاب : درسهايى از وصيت نامه امام خمينى( ره) نویسنده : شفيعى مازندرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 67
4. استضعاف وَلايى (استضعاف در ولايت و امامت).
5. استضعاف اجتماعى (تشكيلات سياسى).
1. استضعاف عقيدتى
قرآن درباره اين نوع از استضعاف چنين مىفرمايد:
انّ الّذين توفّاهم الملائكةُ ظالمى أنفسهم قالوا فيم كنتم قالوا
كنّا مستضعفين فى الأرض؛[1]
آنان كه هنگام مرگ بر خود ستم كرده بودند، فرشتگان [به گونهاى
اعتراضآميز] به آنها مىگويند: در دنيا چگونه به سر بردهايد؟ (چرا به تكميل
ايمان و عقايد خويش نپرداختهايد؟) پاسخ مىدهند: ما در شمار مستضعفان زمين بوديم.
مستضعف در اينجا كسى است كه امكان دستيابى به حجّت و آشنايى با دين
كامل الهى را ندارد تا از اين راه فطرت خويش را بيدار كند و رشد يابد. بر اين
اساس، انسان مستضعف، نه مؤمن است نه كافر.
امام باقر عليه السلام در پاسخ به اين پرسش كه مستضعف كيست،
مىفرمايد:
هوالّذى لايستطيع حيلة يدفع بها عنه الكفر و لايهتدى سبيلًا الى
الايمان، لايستطيع ان يؤمن و لايستطيع ان يكفر؛[2]
مستضعف كسى است كه نه دستاويزى دارد تا با آن كفر را از خود براند و
نه راهى به سوى ايمان سراغ دارد؛ (نه مىتواند ايمان بورزد و نه كفر).
در فقه، ابواب متعدّدى درباره چگونگى برخورد با اين گروه به چشم
مىخورد، از جمله از امام عليه السلام درباره مصرف زكات فطره سؤال شد، پاسخ
فرمودند: