نام کتاب : درسهايى از وصيت نامه امام خمينى( ره) نویسنده : شفيعى مازندرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 104
قرار مىگيرند؛ «زن» يكى از اين مفاهيم است.
نتيجه اين كه آزادى اسلامى، انسانى ويژه مىسازد و ساختار روحى خاصّى
در فرد پديد مىآورد.
3. انواع آزادى
«آزادى»، كلمه شناخته شدهاى است كه نياز به تعريف ندارد، و هر كس
بهگونهاى غريزى و فطرى، گرايش به آزادى را در خود احساس مىكند. آنچه مهمتر
مىنمايد توجّه به حدود و ثغور آزادى است. اين توجّه هنگامى راهگشا خواهد بود كه
به انواع آزادى توجّه كنيم. آزادى را مىتوان به انواع زير تقسيم كرد:
الف. آزادى ذاتى
خودپرستى در قرن نوزدهم و بيستم، بشرِ سفيدپوست را برانگيخت تا بر
جان و اموال ملل غيرسفيدپوست غاصبانه هجوم بَرَد. البتّه «راسيسم» ريشهاى ديرينه
دارد: يونانيان، تمام ملل غيريونانى را «بربر» مىناميدند، خود را از آنها برتر
مىشمردند. آتنىها خود را برتر مىدانستند. فكر خود برتربينى و نژادپرستى حتّى
ذهن فيلسوفان بزرگى چون ارسطو و افلاطون را نيز انباشته بود. ايرانيان قبل از اسلام
نيز اصل برترىنژاد را پذيرفته بودند و تمام ملّتهايى را كه ايرانى نبودند
«انيران اجنبى» و «غيرايرانى» مىناميدند. عربها غيرعرب را «عجم» مىناميدند. بعد
از روى كار آمدن بنىاميّه و بنىعبّاس كه تربيت و تعصّب جاهلى و غيراسلامى
داشتند. ايرانيان را «موالى» يعنى «بندگان آزاد شده» مىناميدند.
يهود خود را قوم برگزيده خدا مىدانست و مىپنداشت كه خونى پاك و
نژادى عالىتر از ملّتهاى ديگر دارد؛ با تعصّب از اختلاط با اقوام ديگر پرهيز
مىكرد و مىكوشيد تا نژادش خالص بماند. اين اعتقاد نژادگرايانه هنوز هم در بين يهوديان
زنده است.
مصريان نيز اعتقادى چنين داشتند و خود را از ملّتها و نژادهاى ديگر
برتر مىپنداشتند.
بعد از رنسانس كم و بيش در آثار نويسندگان و متفكّران اروپايى زمزمه
برترىنژادى و «راسيسم» به گوش مىرسيد. «منتسكيو» عربها را «بيگوت» «بزچران»
خطاب مىكند كه هنوز هم بر سر زبان اروپاييان مانده است.
آنچه فطرت آدمى خواهان آن است، بدون ترديد همان است كه اسلام ما را
به آن فرامىخواند.
نام کتاب : درسهايى از وصيت نامه امام خمينى( ره) نویسنده : شفيعى مازندرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 104