نام کتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج نویسنده : صادقى تهرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 449
مثلًا حديث «لكل شهر عمره»[1]
كه احياناً تنها و گاهى هم با دنباله «لكل عشره أيام عمره» آمده چنان كه على بن
أبى حمزه از حضرت موسىبن جعفر (ع) مىپرسد درباره مردى كه در سال يك يا دو يا
چهار بار به مكه مىرود تكليفش چيست؟ فرمود: «با لبيك (احرام) داخل شود و محلّ:
برون شدهاز احرام برگرد، فرمود: و براى هر ماهى عمرهاى است، گفتم: كمتر هم هست؟
فرمود: در هر ده روزى عمرهاى است و سپس افزود: امسال شش عمره انجام دادهام، با
محمدبن ابراهيم در طائف بودم و هرگاه مكه مىآمد با او مىآمدم».[2]
و در موثقه اسحاقبن عمار است از حضرت صادق (ع) كه: سال دوازده ماه
است و براى هر ماهى عمرهاى است.
در حديث ابن حمزه كه موردش ساكنان خارج مكه يا كسانى است كه از خارج
قصد مكه مىكنند، گرچه براى هر ماهى عمرهاى مقرر كرده ولى اين دلالتى بر اينكه در
كمترش جائز نيست ندارد، بلكه پاسخ سؤال مجدد كه فرمود: «در هر ده روز عمرهاى است»
خود صريح است بر عدم اختصاص به يك ماه، وانگهى اصولًا اينجا بحث پيرامون اين است
كه براى آنان كه مكرراً به مكه مسافرت مىكنند كى عمره واجب مىشود، كه نخست
فرمود: هر يكماه، و بعداً افزود «هر ده روز» كه طبعاً يك ماهش اندازه واجب و ده
روزش مستحب همچون واجب است و اصولًا گفت و شنود هرگز درباره حدّاقل فاصله لازم
ميان دو عمره نيست، والّا قابل تبديل به ده روز نبود كه نخست يك ماه و سپس ده روز.