هم كاخ شاه شيطان نزديك مكه و از سائر شياطين به شهر خدا نزديك‌تر است، كه براى بندگان خدا گول خيزتر است و طبعاً خطرش هم بيشتر است، و روى همين اصل هم روز اوّل كه جبهه در انحصار گلوله‌باران اوست روز عيد است، ولى عيد «أضحى» جديدترين و فدائى‌ترين عيد كه به خوبى كلمه توحيد را معنى مى‌كند:

«لا إله» در نفى شيطان بزرگ «إلاالله» در اثبات خداى بزرگ و اينكه روز اين دو جبهه خونين عيد است از لحاظ هر دوى نفى و اثبات خونين است، كه براى نفيش در جبهه شيطان، و براى اثباتش در جبهه رحمان كه قربانى مى‌كنى.

پس امروز عيد خون است خونى كه براى خدا مى‌ريزم خونم كه براى خدا مى‌ريزد، كشتن و كشته شدن براى خدا و اين خود عيد راستان است! اين بخشى از فقه اسرار گلوله‌باران شيطان و اكنون فقه جمرات:

واجبات منى:

روز اوّل «عيد قربان» به ترتيب: رمى جمره عقبه و اگر حج تمتع يا قرآن است قربانى در حد امكان براى توانايان و سپس حلق يا تقصير و ديگر هيچ.

روز دوّم و سوّم و چهارم نيز اگر ماند شب‌ها بيتوته: استراحت در منى و روزها در منى رمى سه جمره به ترتيب: اولى وسطى عقبه.

و شواهدى از لغت گواه است كه جمره همان جايگاه معروف است، چنانكه «جمرات سه‌گانه»: «جمره اولى جمره وسطى جمره عقبه خود اين نسبت‌ها گواه اين معنى است».

و نيز به معنى: اجتماع سنگ‌هاى پرتاب شده اجتماع گروه و شتاب كردن، هم آمده چنان‌كه در خبر است كه چون آدم ريگ پرتاب كرد: «أجمر إبليس من بين يديه» شيطان از برابرش گريخت و يا دور شد، ولى اين معانى به مناسبت‌