نام کتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج نویسنده : صادقى تهرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 352
شيطان ديگر: ولى عهد و نخست وزير شيطنت- نيز
مىافتد، اما فعلًا امروز زدنى در كار نيست، فقط مىنمايند كه هدف شيطان شاه است،
حضرت رئيس است «اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى»
فعلًا شما پادوهاى شيطنت قدرى پايمال گرديد و براى فردا به بعد كه هوس سلطنت يا
يارى سلطان داريد سراغتان خواهيم آمد.
اينجا كى به كى است، گاه برخى از سربازان خود پايمال و غرق اين
سيلاند، و گهى گلولههائى هم نثارشان مىشود كه خطا مىخورد، يا آنكه اينها را
شيطان برگشت مىدهد كه: تنها من شيطان نيستم، در اين جمع نيز يارانى دارم كه
بايستى همدردى كنند، به بعضى هم زير لب مىگويد: تو هم! تو ديگر چرا؟ ما كه با هم
... اگر بناى شيطان زدن است از خودت آغاز كن، و چه خوش فرمود نغز و پرمغز آورد
امام صادق (ع) كه «چون مؤمن رمى كند فرشته آن را مىگيرد» كه به هدف رساند و خوب
معنى دهد «و چون كافر بياندازد شيطان گويد: «بأُستِكَ
ما رَمَيْتَ» بدمت و به اصطلاح: «أروادمت- نيانداختى» كه تو خود شيطانى چگونه به
شيطان پرتاب مىكنى، نخست شيطان درونى را رمى كن و سپس برونى را!
اينها همه درس عبرت است كه از اين جبهه شگفتانگيز عبرتخيز بايد
گرفت: قشون حق كه نخست سراغ رئيس مىرود و بدين معنى است كه هميشه بايستى از سلسله
جنبان آغاز كرد تا جنبش اصلى شيطنت راكد شود، سپس به سراغ پادوها از دَم تا دُم
رفت مبادا جان گرفته به خود آيند، و شكست شاهرا جبران كنند، از اين پس هر سه را
گلولهباران كن، هر سه اقنومش را به گلوله بكش تا ديگر رمقى نماند.
اين سه شيطان در يك خط و جهتاند، در يك خيابان «شارع الملك» خيابان
شاه، تصادفى هم نيست، كه هميشه شيطانها در خيابان شاه جايىدارند! و اينجا
نام کتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج نویسنده : صادقى تهرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 352