responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج نویسنده : صادقى تهرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 329

پس هر وقوفى درنگى دسته‌جمعى و در پيش جوشاندنى دسته‌جمعى، كه درنگش نيز براى جوشش، و جوشش براى درنگ، و همه‌اش در راه خدا: به سوى خانه خدا و مردم است.

از نام‌هاى «مشعرالحرام» جايگاه باريك‌بينى و موشكافى «جمع»: گرد هم بودن «مزدلفه»: نزديك گاه خداى.

اين درنگ دوّم در بيابان شعور «مشعرالحرام» شعور گاهى كه بى‌شعورى درش حرام است، باريك‌بينى حرام، موشكافى دقيق كه شناخت‌هاى بى‌دقت را طرد و حرام كند، و تنها بينش با دقت است كه «مشعرالحرام» است، و از اين‌رو هم «مزدلفه» است كه جاى قرب الى‌الله است با دقت و سنجش كامل، اما در «جمع» نه تنهائى، كه آماده زيارت خانه خدا و مردمى، پس اينجا «مشعرالحرام و مزدلفه و جمع» است.

«عرفات» نامش «مجموعه شناخت‌ها» بود، ولى مشعر با سه نام از سه ديدگاه: «شعور پيوسته به خدا و خلق» را معنى مى‌دهد، و در احاديث نكاتى جالب در اين‌باره است:

1- «مزدلفه»: مردمان به سوى آن در «زلف» شب كوچ مى‌كنند كه آميخته‌اى در هم از ساعات شب است، و 2- به خدا و هم با مردم نزديك مى‌شوند، و «جمع» كه با هم در آنجا نزديك و آميخته مى‌گردند، و خود «زلفه» نيز به معنى منزلت و حظ و بهره است.

و مى‌بينيم كه حاجيان در مشعرالحرام با هم در اين تنگه بسى تنگ چگونه «جمع» مى‌شوند، در هم مى‌آميزند و «مزدلفه» مى‌شوند به يكديگر، و در اصل هم به خدا نزديك مى‌شوند، به «منى»: آرزوها، و سپس به خانه خدا كه نيز به خدا

نام کتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج نویسنده : صادقى تهرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 329
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست