جاى خود بفرستد، كه در حقيقت شركت سهامى استطاعت است: مالى از من بدنى از تو، تا يك نفر به گروه نمايندگان كشور حج افزوده شود، و اگر هر يك از اين دو نيز استطاعت كامل يافتند بايستى خودشان حج كنند، كه نائب تنها در صورت ضرورت جايگزين اصل است، و هر مسلمانى بايستى با تمامى استطاعتشان در كشور حج حضور يابد.

در حجه‌الاسلام كه مجموعه استطاعت‌ها به مصرف شركت در اين كنگره اسلامى مى‌رسد، نتيجه اين است كه تبديل به «حجه‌الاسلام» شود، تا اين اجتماع بزرگ ارزمند و ارجمند بتواند زمينه‌اى براى: رهبرى جهانى بركت جهانى قيام و جنبش جهانى و پناهگاه و نمايشگاه بهره‌هاى جهانى اسلام باشد.

اقسام استطاعت:

استطاعت در نخستين بخش سه قسم: عقلى شرعى عرفيست، و عرفيهم به سه بخش: مالى بدنى راهى منقسم است كه هر يك توضيحات و فروعى به شرح زير دارند:

1- استطاعت عقلى:

توانائى عقلى همان داشتن عقل بالغ و رساى به حد تكليف است كه ديوانه در حال حج توانائى عقلى درك تكليف و انجامش را ندارد، نه مكلف است و نه اگر در اين حال حجش دهند پذيرفته است.

و نيز شخص بى‌هوش در حال حج، كه نه توانائى عقلى دارد و نه بدنى كه از ديوانه هم ناتوان‌تر است.

و نيز طفل نابالغ گرچه نزديك به حد رشد و تكليف هم باشد، كه چون درك و كشش عقلى و بدنيش به اندازه كافى نيست، قلم تكليف هم بر او جارى نيست، و گرچه حجش صحيح است ولى حجه‌الاسلام نيست، كه آيه حج‌