نام کتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج نویسنده : صادقى تهرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 244
بگردى كافى است، گرچه از نظر عمل چندمترى هم
پيش از حجر آغاز و چند متر هم پس از حجر انجامش دهى، كه از حجر تا حجر مىتوانى
رهايش كنى و از سربگيرى، و اينها همه در صورتى است كه در حالت طواف آگاه به وظيفه
خود باشى.
پس اگر مثلًا شك ميان شش و هفت كردى، و با اضافه يك دور ديگر تمامش
نموده و رفتى برحسب احاديث درست است كه در خبر ابنعمار «قد خرج وفاته ذلك» رفت و
اعادهاش نكرد، فرمود: «ليس عليه شئ»: چيزى بر او نيست[1]
و حتى در جائى هم كه بتواند اعاده كند «ما أرى عليه شيئاً و الاعاده أحسب إلى
وأفضل»[2] چيزى بر او
نيست و اعادهاش بهتر است.
و چون اين احاديث فقط در شك ميان شش و هفت اينگونه بيان داشته، اگر
شكات كمتر بود، در صورت جبرانش هم حكم به صحت مشكل است گرچه بعيد هم نيست، زيرا
اعاده برحسب بعضى از احاديث حكم اصلى نيست، بلكه تأديبى است براى طواف كننده كه
كاملًا توجه كند، ولى در شك كمتر از شش و هفت مقتضاى احتياط لازم اعاده است، حتى
اگر هم كارش تمام شده، چنانكه رفاعه از حضرت صادق (ع) نقل مىكند درباره مردى كه
نمىداند شش مرتبه گشته يا هفت مرتبه؟ فرمود: بنا گذارد بر آنچه يقين دارد، و
درباره مردى كه نمىداند سه دور گشته يا چهار دور فرمود: در نافلهاش بر هر چه بنا
گذارد درست است، ولى در فريضه بايستى طوافش را تكرار كند اما اگر طواف واجب را
نداند شش دور گشته يا هفت دور اگر بيرون رفته اشكالى ندارد» اينجا شك