ديوار خانه خود عملى است غيرمعتاد، طبعاً اگر واجب يا حتى مستحب مى‌بود، نص يا اشاره‌اى در بيان كيفيت طواف در اين‌باره مى‌آمد، پس چرا چيزى كه صاحب شريعت از مردم نخواسته ما بيان كنندگان شريعت از پيش خود بدون هيچ مجوزى از مردم بخواهيم!

4- از حجرالاسود تا حجر الاسود

اين خود نص بسيارى از احاديث صحيحه است كه طواف بايستى از حجرالاسود تا حجرالاسود باشد، و مى‌بينيم كه اينجا هم به جز اين جمله نيامده، بنابراين موشكافى‌هاى هندسى اينجا نيز بى‌جا است كه: آيا تمام بدن بايستى از تمام حجرالاسود در آغاز و انجام بگذرد؟ يا جزء اوّل بدن به جزء اوّل حجر؟ يا از هر جزئى كه آغاز كردى به همان جزء پايان ده؟ و آيا؟؟ اينها وساوس و ايرادات بنى‌اسرائيلى است كه اضافه بر اتلاف وقت و گيج كردن حاجى و هاج و واج شدنش، اگر به عنوان دين و به حساب شرع بيايد خود بدعت است!

به ما گفته‌اند «آغاز و انجام طواف بايستى حجرالاسود باشد» و ديگر هيچ، بقيه‌اش حرف زيادى است، هر طورى كه خواستى و توانستى از آن شروع و به همان ختم كن، جورى كه گويند در طوافش چنان كرد، البته به گفته مردم عادى و چه بهتر كه خودت از همان عادى‌ها باشى، آنها كه ذهنشان از اين موشكافى‌ها و دقت‌هاى هندسى خالى است.

و طبعاً اگر از روى جهل يا اشتباه كه عمد معنى ندارد طواف را قبل از حجرالاسود يا بعد از آن شروع كردى، كه اينگونه هم نيت نمودى، طوافت درست نيست، و اگر قصدت اين باشد كه از حجرالاسود تا حجرالاسود را به منظور طواف بگردى، اگر پيش از حجر هم به راه افتى و اصلًا هم حجر را نبينى كه ميزان‌گيرى، يا ندانى كجا بود، همين قدر كه هفت دور آنگونه كه نيت داشتى‌