نام کتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج نویسنده : صادقى تهرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 13
تو كه خدايت به فطرت و فكرتِ خدا خواهى و
خدا راهى و خداشناسى آفريد، اين تو! پول شدهاى، شكم و شهوت گشتهاى، تو ى ديگر
شدهاى، از تو ى انسان و توى انسان پوك و تهى گشتهاى، كه هر معناى بىمعناى
غيرانسانى و دروغين را به خود بستهاى، تو با اين غُلهاى گران و بستگىهاى بيكران
نتوانى راه خدائى را پيشگيرى.
در نخستين گام اين سير الى الله احرام گويند از اين تو خود ساخته تو
خالى خالى شو، گم شو تا پيدا شوى، كم شو تا زياد شوى، بنده او شو تا آقاشوى، اسير
او شو تا آزاد گردى، كه سفر به سوى «البيت العتيق»: خانه آزاد است.
تو اى كه هيچ نبودى و اكنون هم هيچى، آنچه به دروغ به خود بستهاى
رها كن، اى هيچ از بودنِ خيالىِ دروغين بگريز، و به هست و هستىبىكران در آويز.
اكنون كه مستطيعى: مىتوانى به مالت، به حالت، به عقلت، به تنت، به
راهت پس راهى شو تا عهد بزرگ الهى را با گروهى از بندگان خدا تحقق بخشى كه «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ
إِلَيْهِ سَبِيلًا ...» پيمانى است بس عميق و ناگسستنى از خداى و براى خداى بر عهده
«ناس»: مردم كه «حجّالبيت» كنند ...
نخست حسابهايت را با بندگان خدا تصفيه كن، و با خدا هم، كه به خانه
خدا (اسرار حج 2) و مردم مىروى، پندار كه مرگت فرا رسيده ... آرى! مرگ از اين
زندگى مرگبار، كه خود اصل زندگى است، و هنگامى هم كه برمىگردى پر از زندگى انسانِ
خدائى، نه آنكه خودت خودِ خالى و چمدانت پر از سوغات، خودت را سوغات ببر كه خدا
ساخته برگردى، از خانه خدا برگرد نه از خدا، از مدرسه حج فارغالتحصيل برگرد، نه
آنكه حج را صِحّه اعمال ناشايستهاى كنى،
نام کتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج نویسنده : صادقى تهرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 13