اين جدول نشان مىدهد كه از 659 شعار مطرحشده درباره اهداف و
ارزشهاى انقلاب اسلامى، 261 شعار (حدود 40%) درباره اهداف و ارزشهاى سياسى بوده
و 359 شعار (حدود 54%) نيز درباره ارزشهاى فرهنگى. اين حجم از شعارهاى انقلابى
درباره فرهنگ، بىگمان نشاندهنده نارضايتى بيشتر مردم از وضعيت فرهنگى جامعه و
رژيم بوده است. اين درحالى است كه اهداف و ارزشهاى اقتصادى نيز شامل 39 شعار
(حدود 6%) بوده كه نشاندهنده آن است كه مسائل اقتصادى اولويت اساسى در حركت
انقلابى مردم نداشته است.
از آنجاكه بيشترين شعارهاى انقلاب اسلامى مربوط به اهداف و آرمانهاى
انقلاب در بُعد فرهنگى بوده، اين نيز گوياى آن است كه نارضايتى مردم از وضعيت
فرهنگى جامعه شديدتر از ساير ابعاد بوده و شايد مهمترين علت انقلاب اسلامى بوده
باشد. اما اين نارضايتى به نارضايتى سياسى بدل شده و در قالب شعارهاى سياسى نمود
يافته است.[1] نتيجه
اينكه، بىشك وضعيت نامطلوب فرهنگى و نيز ماهيت سياسى نامطلوبِ منتج از آن،
اساسىترين ريشه وقوع انقلاب اسلامى بوده است. بههمينرو از اين منظر مىتوان
انقلاب اسلامى را در راستاى هويتخواهى و استقلالطلبى مردم ايران تحليل نمود.
ج) نقد و ارزيابى نظريههاى انقلاب براساس هويت انقلاب اسلامى
تا زمان وقوع انقلاب اسلامى، انقلابهاى متعددى در جهان روى داده
بود. انقلابهاى