نام کتاب : خدا خانه دارد نویسنده : شهيدى، فاطمه جلد : 1 صفحه : 110
سلام بر روى خداوند
آخر ذى الحجه، علم و كتلهاى «تكيه» را بر پا مىكنيم. آب و جارو،
آماده كردن ظرفها براى ده شب عزادارى. چند روز مانده به محرم بايد شروع كنيم به
تمرين تعزيهاى كه هر ساله از شب اول اجرا مىشود. مشكل هم درست از همين نقطه آغاز
مىشود. از همين لحظهى انتخاب «نقش».
شمشير و لباس و كلاهخودِ سبزها را مىريزند اينطرف. لباس و ادوات
قرمزها را هم آنطرف. منتظر انتخاب. در تعزيهى كربلا، سياهى لشكر يا نقشهاى ميانى
اصلًا وجود ندارد. فقط دو جور نقش: «شبيه حسين و شبيه يزيد». اگر اين نشدى يعنى آن
يكى هستى.
يك دايره است آن وسط. هم همه ايستادهاند به تماشا دور تا دور.
در تعزيه همه چيز شفاف مىشود. پشت صحنهاى نيست. پشت سبزها هم
نمىشود قايم شد. وقتى دلت، وقتى لباس روحت قرمز است نور افكنها كه كار بيفتد،
همه مىبينند چه كاره هستى!
در همهى تاريخ آدمهاى مثل ما زير آبى رفتند. آن پشت و پستوها قايم
شدند. جورى كه درست معلوم نشود اهل كدام هستند تا هم از اين ور
نام کتاب : خدا خانه دارد نویسنده : شهيدى، فاطمه جلد : 1 صفحه : 110