نام کتاب : حكومت دينى از منظر استاد شهيد مطهري نویسنده : قدردان قراملكى، محمد حسن جلد : 1 صفحه : 61
اول قاضى اين است كه مجتهد باشد ... اگر
شخصى همه اين شرايط را كه اسلام معين كرده است دارا بود، بايد گفت اين آدم را خدا
معين كرده است[1].
4. سخن از پذيرش و قبول مردم
برخى عبارت ذيل استاد را شاهد ديگر بر انحصار مبدأ مشروعيت ولايت
فقيه به «انتصاب» مىدانند[2]، چرا كه
استاد در اين عبارت، حق مردم را صرف پذيرش وصف مىكند:
آيه كريمه «انما وليكم اللّه و رسوله و الذين
آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكاة و هم راكعون»[3].
ناظر به چنين ولايتى [پيشوايى و مقتدايى دينى] است. البته مقصود اين
نيست كه اين آيه شامل برخى ديگر از اقسام ولايت كه بعدا ذكر خواهيم كرد، نيست.
مقصود اين است كه اين آيه شامل ولا امامت و پيشوايى و مرجعيت دينى است. در برخى
احاديث گذشته نيز كله «ولى» در مورد ولاء امامت استعمال شده است.
اين نوع «ولا» را اگر به امام نسبت دهيم به معناى حق پيشوايى و
مرجعيت دينى است. و اگر به افراد امت نسبت دهيم به معناى پذيرش و قبول اين حق است[4].
تحليل و ارزيابى
به نظر مىرسد مىتوان در دلات شواهد و قراين فوق جرح وارد كرد. اما
در مورد شاهد اول كه دلات بر نفى «وكالت» در فقه مىكرد، بايد گفت كه مراد