نام کتاب : حكومت دينى از منظر استاد شهيد مطهري نویسنده : قدردان قراملكى، محمد حسن جلد : 1 صفحه : 44
مثلا بايد بررسى شود كه چرا حضرت على عليه
السّلام 25 سال سكوت كرد؟ آيا سكوت آن حضرت به خاطر اين بود كه خلافت راه قانونى و
مشروع خود را طى كرده بود و حضرت براى خود حقى قائل نبود؟!
چه حوادثى پشت پرده بود كه امام حسن عليه السّلام صلح كرد؟ و يا امام
صادق امام رضا عليه السّلام از شرايط موجود استفاده بهينه نكرد؟!
فحص و تتبع حوادث سياسى و اجتماعى تاريخ اسلام روشن مىكند امامان
عليه السّلام زمينه لازم براى تشكيل حكومت اسلامى را به هيچ وجه پيدا نكردند و
امامان از نداشتن ياران صديق و خالص خود هميشه گلايه مىكردند[1].
امّا نكته مهمى كه شبه فوق را از اساس مخدوش مىكند تصريحات و نصوص
خود امامان شيعه بر انتصاب خودشان از طريق وحى الهى به منصب امامت و حكومت است كه
نمونه بارز آن خطبههاى سوزناك على عليه السّلام مبنىبر محق بودن خود، وجود نص بر
خلافت و غاصب بودن خلفاى وقت است كه استاد مطهرى به صورت تفصيل به توضيح و تبيين
آنها پرداخته است[2].
امتناع حضرت على عليه السّلام
اما اين اشكال كه حضرت على عليه السّلام در تحصيل حكومت تلاش و تقاضايى
نداشت، اين نه تنها برخلاف تاريخ بلكه برعكس سخن خود امام على عليه السّلام است،
چرا كه آن حضرت در پاسخ شخصى كه او را متهم به حرص در حكومت مىكرد- و مىدانيم كه
حرص در جايى است كه طلب پيش از حد باشد- فرمود:
و انما طلبت حقا لى و انتم تحولون بينى و بينه و تضربون وجهى دونه.
من حق خود را طلب كردم و شما مىخواهيد ميان من و حق خاص من حائل و
مانع شويد و مرا از آن منصرف سازيد[3].
[2] - ر. ك: سيرى در نهج البلاغه، بخش پنجم( اهل بيت و
خلافت).
[3] - نهج البلاغه، خطبه 170/ و نيز: سيرى در نهج
البلاغه، ص 101/ و نيز ر. ك: ابن- ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 307/ ج 2،
ص 47/ ج 11، ص 114/ و نيز:
بحار الانوار، ج 29، ص 419.
نام کتاب : حكومت دينى از منظر استاد شهيد مطهري نویسنده : قدردان قراملكى، محمد حسن جلد : 1 صفحه : 44