نام کتاب : حكومت دينى از منظر استاد شهيد مطهري نویسنده : قدردان قراملكى، محمد حسن جلد : 1 صفحه : 149
گسسته شود. اين قول افراطى را نمىتوان
پذيرفت. چرا كه گاهى طلاق ضرورى و آخرين راهكار موجود است و سدّ باب آن چهبسا
پيامدها و عواقب ناگوار و غيرمنتظرهاى دربرداشته باشد. در مقابل، طرفداران رأى
تفريطى، منزلت ازدواج به خصوص زن را چنان پايين آوردهاند كه مرد بارها مىتواند
زن خود را طلاق داده و دوباره او را به عقد درآورد. مانند خريد و فروش كالا كه هر
وقت خواست، آن را بفروشد و هر وقت خواست، بخرد و به تعبير مجله نيوزويك آمريكا،
طلاق گرفتن به آسانى تاكسى گرفتن است[1].
آمار بسيار بالاى طلاقهاى به ثبت رسيده در غرب گوياى اين مطلب و سستى قوانين و
زندگى خانوادگى در آن ديار است[2].
اما اسلام يك راهكار معتدل و استوارى ارائه داده است. از يك سو طلاق
را- كه قيچى پيوند ازدواج است- در شمار منفورات و ملعونات جاى داده[3] و پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و
اله و سلّم آن را «مبغوضترين حلالها نزد خداوند» ياد مىكنند و در جايى
مىفرمايند: «ازدواج كنيد و طلاق ندهيد كه عرش الهى را به لرزه درمىآورد»[4]. اما با وجود اين، اسلام طلاق را
در مواقع ضرورى، به عنوان آخرين راهكار پذيرفته است[5].
اما براى اينكه مرد از جواز «طلاق» سوء استفاده نكند و مانند كالا با همسر خود
برخورد ننمايد، براى تعداد طلاقها و ازدواجهاى مجدد، محدوديتى قائل شده است، به
اين صورت كه مرد تا دو بار طلاق، مىتواند دوباره به همسر اوّلى و مطلّقه خود رجوع
كند، اما پس از طلاق سوم، ديگر حق ازدواج با او را ندارد و اين طلاق برگشتناپذير
نيست. البته در اين
[1] - ر. ك: مجله زن روز، ش 105، مقاله« طلاق در
آمريكا».
[2] - در شوروى( سابق) 70%/ در فرانسه و آمريكا 50% و
در كانادا 40% ازدواجها به طلاق منجر شدهاند( نظام حقوق زن در اسلام، بخش دهم).