نام کتاب : حكومت اسلامى (درسنامه انديشه سياسى اسلام) نویسنده : واعظى، احمد جلد : 1 صفحه : 29
برخى از آنها مرادف يكديگر تصور شدهاند و
در پارهاى از موارد به معنايى متفاوت با يكديگر به كار رفتهاند. براى مثال، دولت
در معناى مدرن آن، معنايى متفاوت و گستردهتر از معناى حكومت دارد. دولت در اصطلاح
مدن آن، عبارت از اجتماع انسانهايى است كه در سرزمين خاصّى ساكناند و داراى
حكومتى هستند كه بر آنها اعمال حاكميت مىكند. برطبق اين تعريف، دولت، مجموعه و
واحدى است كه از چهار عنصر جمعيت، سرزمين، حكومت و حاكميت، تركيب يافته است.
بنابراين، اصطلاح، حكومت مرادف با دولت نيست، بلكه بخشى از آن است. حكومت به عنوان
يكى از عناصر چهارگانه تشكيلدهنده دولت، عبارت از مجموعه نهادهايى است كه در يك
پيوند و ارتباط تعريف شده با يكديگر، در يك سرزمين مشخّص و بر اجتماع انسانى ساكن
در آن، اعمال حاكميت مىكنند. بنابراين، مراد از دولت ايران و دولت فرانسه، چيزى
فراتر از حكومت اين دو دولت است.
امّا اگر دولت را قدرت سياسى سازمانيافتهاى كه امر و نهى مىكند،
تعريف كنيم، در اين صورت مرادف و هممعنا با حكومت مىشود. بر مبناى اين تعريف،
دولت به قوّه مجريه كشور و هيأت وزيران، كه وظيفه اجراى قانون را بر عهده دارد،
منحصر نمىشود، بلكه ساير قواى موجود در قدرت سياسى، نظير قوّه مقنّنه و قوّه
قضاييه و قواى نظامى و انتظامى را نيز شامل مىشود. در واقع، دولت و حكومت در اين
تعريف به معناى هيأت حاكمه است كه مجموعه سازمانها و نهادهاى موجود در قدرت سياسى
حاكم بر جامعه را در بر مىگيرد. در بحث حاضر، مراد ما از حكومت و دولت، همين
معناى اخير است و هدف ما بررسى معناى موجّه و قابل قبول از تركيب و تلفيق اين معنا
از حكومت و دولت با دين است.
تعريفهاى مختلف از حكومت دينى
در مقام نظريهپردازى و ارائه تعريف، مىتوان تعاريف مختلفى از واژه
«حكومت دينى» عرضه كرد. به تعبير ديگر، مىتوان تفاسير متنوّع و مدلهاى گوناگونى
از تركيب و تلفيق دين و دولت ارائه كرد. روشن است كه برخى از اين تعاريف و تصوّرات
از حكومت دينى، قابل دفاع و مقرون به صحّت نيست. در اينجا به اجمال برخى از آنها
را از نظر مىگذرانيم:
1. حكومت دينى، حكومتى است كه در آن مؤمنان و معتقدانبه يك دين خاص،
صاحب
نام کتاب : حكومت اسلامى (درسنامه انديشه سياسى اسلام) نویسنده : واعظى، احمد جلد : 1 صفحه : 29