نام کتاب : حكومت اسلامى (درسنامه انديشه سياسى اسلام) نویسنده : واعظى، احمد جلد : 1 صفحه : 133
درس هجدهم: تاريخچه ولايت فقيه (2)
در كلمات فقيهان ما وظايف و اختيارات متنوّعى براى «حاكم» بيان شده
است كه بسى فراتر از قضا و رفع خصومات است. نخست نمونههايى ذكر مىشود و آنگاه
اين نكته بررسى مىشود كه مراد از «حاكم» در اينگونه نقلها چيست؟
محقّق حلّى درباره شخصى كه نفقه واجب خود را نمىپردازد، چنين
مىنگارد:
إذا دافع بالنفقة الواجبة أجبره الحاكم، فإن امتنع حبسه ...[1].
محقّق حلّى نيز حاكم را موظّف به عزل وصىّاى كه خيانت كند مىداند:
و لو ظهر من الوصيّ عجز ضمّ إليه مساعد. و إن ظهر منه خيانة وجب على
الحاكم عزله و يقيم مقامه أمينا.[2] شيخ مفيد،
تعيين وكيل بر اموال سفيهان را از وظايف حاكم برمىشمارد:
لحاكم المسلمين أن يوكّل لسفهائهم من يطالب بحقوقهم و يحتج عنهم و
لهم.[3] شيخ مفيد
از «حاكم» با تعابير ديگرى نظير «سلطان» و «ناظر» نيز ياد مىكند. مثلا در كتاب
وصيّت مىگويد:
[1] - شرائع الاسلام، ج 2، ص 297- 298، كتاب النكاح.