نام کتاب : حكومت اسلامى در چشمانداز ما نویسنده : سبحانى، شيخ جعفر جلد : 1 صفحه : 120
مىداند و بس، چنانكه مىفرمايد:
«إنّما الشورى للمهاجرين و الأنصار فإن اجتمعوا على رجل و سمّوه
إماما كان ذلك (للّه) رضى».[1] «شورى مربوط به مهاجر و انصار است اگر آنان بر امامت و پيشوايى فردى
اتفاق نظر پيدا كردند، او زمامدار جمعيت خواهد بود و امامت او مرود پذيرش خدا
خواهد بود».
پاسخ
با قطع نظر از نكات قابل توجهى كه پيرامون اين نامه موجود است و ما
در برخى از نوشتههاى خود پيرامون آن، بحث و گفتگو كردهايم، علت اينكه امام
سرچشمه قدرت را، تنها اتفاق مهاجر و انصار مىداند اين است كه در آن زمان بر اثر
نبودن وسايل ارتباط جمعى و امكانات ديگر، مراجعه به افكار عمومى در مناطق وسيعى كه
مسلمانان زندگى مىكردند، امكانپذير نبود، و اگر مهاجر و انصار در گزينش امام،
منتظر ايجاد يك «همهپرسى» گسترده مىشدند. حكومت جوان اسلام به خطر مىافتاد. و
لذا- امام در يكى از سخنان خود چنين مىفرمايد:
«و لعمرى لئن كنانت الإمامة لا تنعقد حتّى تحضرها
[1] - نهج البلاغه، نامه ششم؛ وقعة صفين، نصر ابن
مزاحم، صفحه 28؛ مستدرك نهج البلاغه، تأليف ميرجهانى، صفحه 1091.
نام کتاب : حكومت اسلامى در چشمانداز ما نویسنده : سبحانى، شيخ جعفر جلد : 1 صفحه : 120