نام کتاب : حكمت حكومت فقيه پاسخ به شبهات در مورد حكومت ديني نویسنده : ممدوحى، حسن جلد : 1 صفحه : 68
درخشيدند كه گويى علم و تقوايى تجسّم يافته
بودند به طورى كه روش آنان، زندگى معصومين عليهم السّلام را تداعى مىكرد، ظهور و
بروز اين مردان بزرگ پشنوانه عظيمى بود كه از حيات و توان عملى اسلام دفاع
مىكردند و هريك در حدّ اقتضاى زمان به وظايف خويش قيام مىنمودند و پس از رحلت
هريك از آنان به حكم «ما ننسخ من آية او ننسها نأت بخير منها» اين وديعه به ديگرى
سپرده مىشد.
ولى با كمال تأسف، جبر جباران و حكومت غيرقانونى حاكمان جور، مانع شد
كه بتوانند آن چنانكه بايد، احكام نجاتدهنده الهى را به طور كامل اجراكنند، بلكه
به طور پراكنده هر كسى در زندگى شخصى خود قيام به وظايف شخصى مىنموده و عمل
مىكرد و در جامعه به طور عموم حاكميت از آن ستموجور بود و از اسلام اسمى بيش
نبود و فقهاى عالى قدر هيچيك مبسوط اليد نبودند؛ به طورى كه جبر جباران راه را
براى تشكيل حكومت بسته بود؛ زيرا از شرايط قطعى و عقلى در بسط حاكميت، امكان حركت
انقلابى و پس راندن قدرتهاى زمان است كه بحمد اللّه در عصر ما اين جريان تحقق
يافت و فقيه زمان مبسوط اليد شده و راه براى تشكيل حكومت اسلام باز شد.
اصل پنجم: در اسلام قانونگذارى و حاكميت از آن خداست
براى توضيح بيشتر چند نكته را يادآور مىشويم:
نكته اوّل: اصل اولى در اسلام حرمت ولايت ديگرى بر انسان است.
چنانكه فطرت انسانى نيز به همين مسئله مجبول است، بلكه حاكميت فقط از آن خداست.
خداوند متعال مىفرمايد: «حكم و فرمان فقط به دست خداست و او به حق فرمان مىدهد و
او بهترين حكم فرمايان است».[1] و نيز
مىفرمايد: «سپس به سوى خداى عالم كه به حقيقت مولاى بندگان است، بازگردانده
مىشوند. همانا حكم و فرمان به دست او است و او زودتر از هر محاسبى به حساب خلق
مىرسد».[2] در
نامهاى كه امير مؤمنان عليه السّلام به امام معصوم حسن بن على عليهما السّلام
فرزندش مىنويسد،
[1] - انعام( 6) آيه 57:\i« ان الحكم الّا اللّه يقصّ
الحق و هو خير الفاصلين».\E
[2] - انعام( 6) آيه 62:\i« ثم ردوا الى اللّه مولاهم
الحق الا له الحكم و هو اسرع الحاسبين».\E
نام کتاب : حكمت حكومت فقيه پاسخ به شبهات در مورد حكومت ديني نویسنده : ممدوحى، حسن جلد : 1 صفحه : 68