نام کتاب : حكمت حكومت فقيه پاسخ به شبهات در مورد حكومت ديني نویسنده : ممدوحى، حسن جلد : 1 صفحه : 44
نزديكترين راه به دمكراسى دانستهاند،
تعيين نوع حكومت و انتخاب هيئت حاكم با آراى عمومى است و بهتر از اين، راهى را به
طرف حكومت مردمى، پيدا نكردهاند.
اين نظريه نيز، نه تنها به حكومت ايدهآل و آزاد مردمى نرسيده، بلكه
معضل ديگرى را به بار آورده كه عبارت است از تقدّم 51% مردم بر 49% آنان، اگرچه
آنان اين را با خوشبينى مغرورانهاى، حكومت آزاد مردمى ناميدهاند.
امّا واقعيت مسئله اين است كه علىرغم تمامى تلاش اقليّت رأى اكثريت
بر آنان تحميل شده و معتقدند كه شهرنشينى اقتضايش فقط همين است و اگر اين جبر
حقوقى را نپذيرند، بايد منزوى شوند؛ يعنى آنان را به يكى از دو انتخاب كه هريك از
ديگرى مشكلتر است، تهديد مىكنند و آنان چارهاى جز پذيرش اين نظام ندارند.
چندى قبل به نوشتهاى برخوردم و از نظر خوشبينانه نويسنده آن در
شگفت آمدم.
او با نقلى از كتاب جمهورى افلاطون، به مدينه فاضله تخيّلى خود و
اساطيرى آن زمان اشاره مىكند و با اعجاب تمام آزادمنشى آنان را تحسين مىكند كه
راستى سقراط و فلاسفه پس از او، بعد از به كرسى نشاندن حقيقت عدل، به روش كشوردارى
مىپردازند و مىگويند آيين كشوردارى و شرايطى كه رئيس يك واحد جغرافيايى سياسى به
نام مملكتدار است، آن است كه نخستين مرحله تمدّن و گردهمايى طبيعى را براى تشكيل
محيط همزيستى، با عقل عملى پايهگذارى كند و براساس آن فرمهاى گوناگون
مملكتدارى را استوار كنند.
ولى اين نظر خوشبينانه را در همان مدينه فاضله پىگرفتهايم و اينك
به نقلى از كتاب جمهورى افلاطون مىپردازيم كه براى تبيين عدالت در آن زمان، بسيار
جالب است:
وقتى ما مقرّر نموديم آن كس كه به حكم طبيعت، كفشدزو است، بايد فقط
كفش بدوزد و درودگر، درودگرى كند و هر پيشهور ديگرى فقط بايد به كار خود بپردازد
و در كار ديگران دخالت نكند، شبح عدالت را در پيش چشم خود مجسّم داشتهايم، به
همين جهت بود كه موفّق شديم. شنونده او گفت: اين بديهى است.[1]
ولى بايد خدا را شكر كرد كه در يونان آن روز به شبح عدالت رسيده بودند، بايد
[1] - افلاطون، جمهورى، ترجمه دكتر يحيى مهدوى، كتاب
چهارم، ص 257.
نام کتاب : حكمت حكومت فقيه پاسخ به شبهات در مورد حكومت ديني نویسنده : ممدوحى، حسن جلد : 1 صفحه : 44