نام کتاب : حقوق اجتماعى و سياسى در اسلام نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 96
عطا فرموده است.[1] اين صلاحيت اعطايى از سوى
خداوند به رسولان و اولى الامر، جاى هيچگونه مخالفتى را در برابر دستورهاى آنان
باقى نمىگذارد. زيرا تخلّف از فرامين آنان در حقيقت تخلّف از فرامين خداوند خواهد
بود. قرآن در اينباره مىفرمايد:
هيچ مرد و زن مؤمنى را نرسد كه چون خدا و فرستادهاش به كارى فرمان
دهند براى آنان در كارشان اختيارى باشد و هركس خدا و فرستادهاش را نافرمانى كند
قطعاً دچار گمراهى آشكارى گرديده است.[2]
تفاوت عمدهاى كه نظام حقوقى اسلام با
نظامهاى حقوقى سكولار دارد در آنچه گفتيم در خور مطالعه،
بررسى و ارزيابى است. در نظامهاى حقوقى رايج، در تنظيم روابط حقوقى به هنگام
قانونگذارى آنچه مورد توجه قرار مىگيرد رابطه انسان با انسان و با طبيعت است؛ در
حالى كه در حقوق اسلام همين روابط به ضميمه رابطه انسان با خدا ملاحظه مىگردد.
چنين رويكردى در مقايسه با حقوق عرفى و سكولار پيامدهاى حقوقى بسيار متفاوتى را به
دنبال خواهد داشت. اينكه شما براى خدا و فرامين او (دين) نقشى در زندگى و مناسبات
اجتماعى قائل باشيد يا نباشيد در سيماى نظام حقوقىتان تأثير قاطع خواهد گذاشت.
اينكه يك نظام حقوقى چه تعريفى از انسان و بشر ارائه مىدهد، هويت و كرامت انسانى
را در چه مىبينيد و چه جايگاهى براى او قائل است، در ترسيم حقوق و آزادىهاى
انسان، نقش اساسى ايفا خواهد كرد. (در قسمت بعد در اين زمينه توضيح بيشترى خواهيم
داد.)
آزادى برونى و درونى
اسلام به مثابه مكتبى جامع، به آزادى نگاهى يك سويه ندارد. آزادى در
اسلام در همه ابعاد آن ارج نهاده شده است. مكاتب سياسى و حقوقى جهان معاصر در
هرجاكه نداى آزادى سر