نام کتاب : حقوق اجتماعى و سياسى در اسلام نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 87
كه هيچگاه نبايد مورد غفلت قرار گيرد رابطه برابرى باعدالت
است. از آنجا كه «عدالت» يك مبنا و معيار كليدى در نظام حقوقى اسلام است، ناگزيريم
به اين پرسش پاسخ دهيم كه آيالازمه عدالت، برابرى و تساوى انسانها است يا آنكه
عدالت با برابرى مطلق منافات دارد و گاهى مقتضاى عدالت به رسميّت شناختن برخى
تفاوتها و امتيازات ميان مردم است. در مباحث مربوط به «عدل» گفتيم «عدالت» اعطاى
حق به هر حقدار و رعايت نمودن استحقاقها مىباشد. در اين صورت، عدالت هيچگاه به
ما فرمان نمىدهد امتيازات را در جامعه از بنيان بركنيم وهمگان را يك گونه بنگريم.
عدالت مىگويد هر كس به ميزان استحقاق خود داراى جايگاه است. امتيازات بىجا و
تبعيضهاى ناروا و تفاوتهاى بىمبنا محكوم است. وجود تفاوت در نظام آفرينش را نه
مىتوان انكار كرد، نه مىتوان با آن به مبارزه برخاست و نه مبارزه با آن به سود
عدالت خواهد بود.
«از ميان برداشته شدن مطلق نابرابرىها و تفاوتها و تمايزها با نظام
طبيعى جهان آفرينش وفق نمى دهد. تفاوتهاى جسمانى از حيث رنگ و شكل و ريزى و درشتى
و كوتاهى و بلندى و تفاوتهاى بسيار ديگر در مراتب هوش و حواس به حكم طبيعت در ميان
انسانها وجود دارد. به فهرست اين تفاوتهاى مادرزاد و موروثى، تفاوتهاى اكتسابى و
عرضى را هم بايد افزود. اصولًا وجود همين كمىها و زيادىها و كاستىها و فزونى
هاست كه جنبش و تحّرك را در جامعه بشرى باعث مىشود و جريان مبادلات اقتصادى و
فرهنگى و آموزشى را پديد مىآورد. انسانهاى كاملًا برابر هيچ گونه انگيزهاى براى
حركت ندارند. كسى چيز زيادى ندارد كه به ديگرى بدهد و چيزى كم ندارد كه از ديگرى
بياموزد».[1]