responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حقوق اجتماعى و سياسى در اسلام نویسنده : جوان آراسته، حسين    جلد : 1  صفحه : 68

آيابندگى با حقوق انسان درتضاد است؟

درآيات وروايات فراوانى از رابطه خدا با انسان به رابطه مولا و عبد تعبير شده است؛ اما ميان بردگى مادى و بندگى ملكوتى تفاوت بسيار است. در نظام برده‌دارى، انسانى زير سلطه انسان ديگرى قرار مى‌گيرد. در نظام الهى تذكر به بندگى خدا براى همين است كه انسان سلطه هيچ انسان ديگرى را بر خود نپذيرد و فقط تسليم خالق خويش باشد. اين بندگى در حقيقت جلوه راستين آقايى و سرورى است:

بندگى كن تا كه سلطانت كنند

تن رها كن تا همه جانت كنند

از چَهِ شهوت قدم بيرون گذار

تا عزيز مصر كنعانت كنند

بگذر از فرزند و مال و جان خويش‌

تا خليل‌اللَّه دورانت كنند

در بندگى دينى، انسان خادم خود است نه خادم خداوند. به سود خود كار مى‌كند نه به سود خدا. اين‌گونه نيست كه خدا «طلب خدمت» كند وانسان «ارائه خدمت». انتظار خدا از بشر اين نيست كه به او خدمت نمايد. انتظار اين است كه بشر به خودش خدمت كند و براى خويش نافع باشد. اساساً اين رابطه، رابطه منفعت‌طلبى از جانب مولا و خالق نمى‌باشد. او غنّى مطلق است. آنان كه معناى بندگى را فهميده و چشيده‌اند اين گونه با خداى خويش در نجوايند:

الهى كَفى‌ بى‌ عِزّاً أنْ أكونَ لَكَ عَبْداً وَ كَفى‌ بى‌ فَخْراً أنْ تَكونَ لى‌ رَبَّاً؛

خدايا همه شرافت و عزّتم به اين است كه «بنده» توباشم وتمام افتخارم به اين كه تو پروردگارم باشى.

چرايى مجازات‌هاى دينى‌

داشتن «حق» با آزادى و اختيار همراه و همزاد است. حق قابل اسقاط و انتقال است و اگر

نام کتاب : حقوق اجتماعى و سياسى در اسلام نویسنده : جوان آراسته، حسين    جلد : 1  صفحه : 68
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست