با توجّه به تقسيم جهان به كشورهاى مختلف، هر كشور داراى سه عنصر
«جمعيت» (ملّت)، «سرزمين» و «حاكميت» است كه بر جمعيت معيّن در سرزمين معيّن اعمال
مىگردد. از نظر حقوقى، جمعيتى كه در يك سرزمين زندگى مىكنند در اثر رابطه
«تابعيت» كه رابطهاى حقوقى و سياسى است با دولت و حاكميتى كه در آن سرزمين وجود
دارد پيوند برقرار كرده و «اتباع» كشور قلمداد مىگردند. به تعبير ديگر دولتى وجود
دارد و ملّتى و هر فردى از ملّت، تبعه دولت محسوب مىگردد. از آنجا كه اتباع هر
كشور را چهبسا نژادها، قوميّتها و مردمى با زبانهاى مختلف يا مذاهب مختلف تشكيل
مىدهند، اتباع كشور در يك تقسيمبندى به دو گروه اكثريت و اقليّت تقسيم مىگردند.
مثال: در كشور ايران، هر فردى كه شناسنامه ايرانى دارد تبعه ايران و
«ايرانى» محسوب
[1]. در اين بخش به صورت بسيار فشرده« حقوق
اقليّتها» و« روابط بينالملل در اسلام» را بررسى نموده، دانشجويان گرامى را براى
آشنايى بيشتر به منابع اختصاصى ارجاع مىدهيم. مناسبتر آن بود كه هر يك از دو
موضوع فوق در بخش مستقلى ارائه گردند، امّا به لحاظ وجود پارهاى از مباحث مشترك و
نيز به دليل رعايت حجم در نظر گرفته شده براى اين بخش در مقايسه با ساير بخشهاى
كتاب، ترجيح داده شد كه ارائه مطالب در دو فصل از يك بخش صورت گيرد.
نام کتاب : حقوق اجتماعى و سياسى در اسلام نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 219