نام کتاب : حقوق اجتماعى و سياسى در اسلام نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 173
آزادى بيان در احاديث
در اين قسمت از ميان انبوه احاديث فقط به نقل دو سخن از امير مؤمنان
على عليه السلام بسنده مىكنيم. آن حضرت به مالك اشتر مىنويسد:
بخشى از وقت خود را براى آنان كه نيازمند مراجعه به تو مىباشند قرار
ده و خود آنان را در جلسهاى عمومى به حضور پذيرفته، به خاطر خدايى كه تو را
آفريده است در حضور آنان فروتن باش. به محافظان و نظاميان خود اجازه حضور در آن
مجلس را مده؛ تا سخنگوى آنان بدون هيچ لكنت با تو گفتگو نمايد. زيرا من بارها از
رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مىفرمود: هرگز امتى كه در آن حق ضعيفان از
زورداران با صراحت و بىلكنت گرفته نشود پاكيزه نمىشوند و روى سعادت را
نمىبينند. بكوش كه برخوردهاى تند و ضعف آنها در سخن گفتن را تحمل كنى و از هرگونه
سختگيرى و خشونت نسبت به آنها مانع شوى.[1]
على عليه السلام خطاب به شخصى كه به ستايش و تمجيد ايشان پرداخت،
فرمود:
زشتترين حالت زمامداران جامعه در نظر مردم شايسته آن است كه متهم به
دوست داشتن ستايش شوند و اينكه سياست آنان برپايه كبر نهاده شود. من خوش ندارم اين
توهم در ذهن شما پديد آيد كه به چاپلوسى گراييدهام و از شنيدن ستايش لذّت مىبرم
و خدا را شكر كه چنين نيستم .... مرا با مدح و ثناى خود نستاييد .... بدان سان كه
رسم سخن گفتن با جبّاران است با من سخن مگوييد و آنگونه كه در حضور زورمندان پروا
مىكنيد از من فاصله مگيريد و به صورت ساختگى با من نياميزيد و چنين مپنداريد كه
اگر سخن حقى به من گفته شود مرا گران آيد و گمان مبريد كه من خواهان بزرگ ساختن
خويشم. زيرا آن كه از شنيدن حق و پيشنهاد عدالت احساس سنگينى كند، عمل به آندو
برايش