نام کتاب : حقوق اجتماعى و سياسى در اسلام نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 128
كار مىبرد. مىگويد: «فَرَجعُوا الى انفسهم». اين مناظره سبب
شد كه اينها به خود بازگردند. اگر حضرت ابراهيم مىگفت چون اين بتها مورد احترام
ميليونها انسان هستند پس من هم به آنها احترام مىگزارم، يعنى درست همان چيزى را
ابراز مىكرد كه اكنون عقيده بسيار رايج است، آيا كار درست و صحيحى انجام داده
بود؟ از نظراسلام اين اغرا به جهل است نه خدمت به آزادى. نظير كار ابراهيم را
پيامبر در فتح مكه انجام داد. ديد اين بتها عامل اسارت فكرى مردماند و صدها سال
است كه فكر اين مردم اسير اين بتهاى چوبى و فلزى شده است.»[1]
ممكن است گفته شود چه ضرورت دارد مبارزه با عقايد انحرافى با زور و
نيروى جسمى انجام پذيرد. اين امر مىشود به صورت مناظرههاى علمى و با روشنگرى
تحقق يابد. اين سخن در گزينه نخست، كاملًا صحيح و از نظر اسلام نيز مورد تأييد
است، اما آيا هميشه صاحبان عقايد، در مناظرات و مباحثات تسليم منطق و برهان
مىگردند؟ اساساً بنيانگذاران عقايد خرافى و موهوم اگر براى فكر و انديشه و عقل
ارزشى قائل بودند كارشان به اينجا نمىانجاميد. اگر گروهى معتقد باشند كه انسان
همانگونه كه از مادر زاده شده است بايد در اجتماع ظاهر شود و به هيچ منطقى هم
تسليم نگردند، با چنين عقيدهاى چه بايد كرد؟ آنها كه دختران خود را زنده به گور
مىكردند و آنان را از حق حيات محروم مىساختند، به كار خويش سخت عقيدهمند بودند.
ابعاد آزادى عقيده
آزادى عقيده در اشكال مختلف آن (عقايد مذهبى، سياسى، اجتماعى،
فرهنگى، فلسفى) ابعاد متفاوتى دارد: